بزرگنمايي:
پیام خراسان - بخش نخست
امین فقیری در شیراز به دنیا آمد و در خانوادهای اهل کتاب و فرهنگ بزرگ شد. برادر او ابوالقاسم فقیری فارسشناس و فرهنگعامه نویس معروف است. امین فقیری وقتی که در لباس سپاه دانش به روستا رفت زندگانی تلخ روستاییان او را واداشت تا از آنها بنویسد. حاصل چهار سال نوشتن را در نخستین مجموعهی داستانی خود به نام "دهکدهی پرملال" در 23 سالگی انتشار داد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این کتاب تا قبل از انقلاب 5 بار چاپ شد. چاپ ششم آن پس از سالها در سال 1382 توسط نشر چشمه منتشر شد. این کتاب جزو کتابهای شاخص دههی 40 و 50 است. بزرگان ادبیات ایران همگی این کتاب را ستودند و به دلیل ممنوعیت چاپ مجدد در اوایل انقلاب، در ایران و تمام نقاط جهان داستاهای این کتاب به صورت چاپ غیر رسمی پخش میشد؛ چرا که داستانهای دهکدهی پرملال نمودار درد و رنج روستاییانی بود که بر خلاف تبلیغات رسمی، از عدم بهداشت، خرافات و فقر فرهنگی و بی چیزی در رنج بودند.
توصیف تنهایی و ملال روحی معلمان روستا و دشواری و خشونت زندگی دهقانان به داستانهایش حال و هوایی شاعرانه و دقتی جامعهشناسانه میبخشد. او همراه با محمود دولتآبادی از اولین نویسندگان داستانهای روستایی ایران بهشمار می آید.
داستانهای این مجموعه به بیش از ده زبان از جمله انگلیسی، آلمانی، روسی، اردو، ایتالیایی، فرانسوی، ژاپنی و غیره چاپ شدهاست. از او تا کنون نوزده کتاب در زمینهی رمان مجموعه رمان و نمایشنامه و داستان نوجوانان به چاپ رسیده است. از آن جمله به جز دهکدهی پر ملال (1346)، کوچه باغهای اضطراب (1348)، کوفیان (1350)، شب (نمایشنامه)، غمهای کوچک (1352)، دوست من (نمایشنامه)، سیری در جذبه و درد، قالیبافان (نمایشنامه) ، سخن از جنگل سبز است و تبردار و تبر، دو چشم کوچک خندان، تمام بارانهای دنیا، مویههای منتشر (1368)، آهوی زیبای من (برای کودکان)، اگر باران ببارد (برای نوجوانان)، رقصندگان (رمان)، زندگی با ورزش (برای نوجوانان)، انگار هیچ وقت نبوده (مجموعه داستان) (1382)، پلنگهای کوهستان (رمان) (1381)، گربه (1395)، شهربازی (مجموعه داستان) (1395)، در تو تکرار نمیشود آن گل سرخ (نمایشنامه)، سقزی (نمایشنامه)، زندگینامه سعدی شیرازی، زندگینامه استاد قوامالدین شیرازی معمار مسجد گوهرشاد، زندگینامه استاد عیسی شیرازی طراح تاج محل، زندگینامه میرعماد، ب کوچک (مجموعه داستان) و آب ناز (مجموعه داستان و نمایشنامه) از آثار ارزشمند و خواندنی امین فقیری است که به دست چاپ سپرده شده و هر کدام به فراخور چندین چاپ داشته اند و اکنون رمانی هم به نام سگ های تاریکی برای مجوز ارسال کرده اند که سالهاست در نوبت مجوز مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است.
امین فقیری جوایز ادبی پرشماری را نیز از آن خود کرده از جمله: جایزهی بیست سال داستاننویسی برای تمام آثار، جایزهی اول معلمان مؤلف برای رمان "رقصندگان"، جایزهی اول جشنوارهی رشد برای "زندگینامهی سعدی"، سرو بلورین جشنوارهی فرهنگ فارس برای مجموعه داستان "انگار هیچوقت نبوده است"، سرو بلورین جشنوارهی فرهنگ فارس برای مقالهی "جنگ در گام ادبیات"، دریافت نشان "مفاخر استان فارس"، دریافت نشان "درجه اول هنر" و چاپ تمبر یادبود "ستارگان فارس".
در این نشست پربار با اجرای اردوان انوشه، در ابتدا محمد کشاورز از خاستگاه داستاننویسیای که امین فقیری در آن رشد کرد گفت و اینکه او و دیگر نویسندگانی چون او مانند محمود دولتآبادی و غلامحسین ساعدی، احمد محمود، منصور یاقوتی، علی اشرف درویشیان و... پس از نسل اول داستاننویسی ایران و شروع دوران مدرنیسم و نوگرایی و تجدد و اصلاحات ارضی، نگاهی نو داشتند به موضوع روستا و روستانشینی و مسائلی که پس از اصلاحات ارضی در روستاها و شهرهای کوچک که کشاورزی کار و بار اصلی مردم بود و مسائل جدیدی بوجود آمده بود، و اینها را در داستانها و رمانهای خود منعکس کردند که شاخصترین آنها امین فقیری بود که آن زمان به عنوان سپاه دانش به روستا رفته بود و معلم روستا شده بود.
محمد کشاورز تحولات ایجاد شده در دههی چهل را منشاء نگاهی نو به ادبیات، به شعر، به سینما، به نقاشی، به معماری و دیگر هنرها دانست که حتا به روستاها هم کشیده شد و به عنوان مثال وقتی سیستم ارباب و رعیتی به هم خورد و روستاییان به جای رعیت بودن، خودشان صاحب زمین و ملک شدند، مسائل و اتفاقات جدیدی رقم خورد که آنها هم در ادبیات، در شعر، در سینما و... هم منعکس شد و چیزی به نام ادبیات روستایی آفرید.
بخش دوم و پایانی
محمد کشاورز در مورد نوشتن داستان گفت: چرا داستان نوشته میشود؟ میدانیم که هر داستان از یک نقطهی بحران شروع میشود. اگر زندگی انسان در یک سطح بدون بحران شکل بگیرد و پیش برود، فرم و شکل داستانی نخواهد داشت. حالا ببینید یک انسان حساس که با کتاب و روایت و داستان بزرگ شده، از شهر به روستا رفته و در آن فرهنگ جدید، بحرانها را هم مشاهده میکند و روح حساس و نوجوی او به تلاطم میآید و از سوی دیگر دوست دارد اذهان حدود سی درصد شهرنشینان آن زمان را که با حدود هفتاد درصد روستانشینان انشقاقی داشتند، با هم آشتی دهد و آشنا کند. به همین جهت شروع میکند به نوشتن و اولین داستانش همان داستان دهکدهی پر ملال است که برای مجلات ادبیاتی آن زمان میفرستد و چاپ میشود و در اولین مواجهه با داستاننویسان و منتقدان ادبی، سربلند بیرون میآید.
محمد کشاورز ادامه داد: مجموعه داستانش هم که به دست چاپ سپرده میشود با همین نام، به واسطهی نگاه واقع بینانهای که به روستاها و مردم روستا داشت، بسیار بسیار مورد ستایش منتقدان و مخاطبان قرار میگیرد و نقدهای بسیار خوبی در تمامی نشریات و روزنامههای آن زمان چاپ و نام امین فقیری را در همان 23 سالگی آشنای ادب دوستان میکند. این درواقع پاسخ به یک نیاز بود، مُد یا برای خوشآیند جامعه نبود، پاسخ به نیاز به آگاهی بود و همین شد که نویسندگان این دوران، بر تارک آگاهی بخشی ادبیات ما همچنان میدرخشند و خواندنی هستند.
محمد کشاورز ادامه داد: امین فقیری در کنار داستان و داستاننویسی، با تأتر هم آشنا بود. چندین نمایشنامه نوشت که برخی از آنها هم در شیراز و هم در تهران با کارگردانیهای بسیار خوب، مانند رحیم هودی و دیگران، به روی صحنه رفت و آنها هم خوش درخشیدند.
ادبیات کودک و نوجوان هم یکی دیگر از ویژگیهای امین فقیریست و همینطور رمان. سوژهی رمانهای امین فقیری نیز همان فضاها و مسائل روستاها و عشایر هستند و در آن حال و هوا میگذرند مانند رقصندگان و پلنگهای کوهستان.
محمد کشاورز موضوع رمانهای امین فقیری را مرتبط دانست با تحولات اجتماعی که در ایران رخ داده بود و به عنوان مثال پایان دوران یاغیگری و ... تم رمانها گفتن و نشان دادن آدمهایی ست که تنفگ به دوش در کوهستانها مخفی بودند و هر کدام برای موضوع یا آرمانی دست به یاغیگری زده بودند و اکنون با تحولات پیش آمده، انگار دورانشان به سر آمده بود و دچار بحران هویت و بحران وجودی شده بودند.
قصه، قصهی این آدمهاست. یکی دیگر از رمانهای امین فقیری "سگهای تاریکی" است که دستنویس آن را خواندهام و متأسفانه سالهاست برای مجوز ارسال شده و در پشت سد مجوز مانده و مجوز صادر نشده . امیدواریم با تغییراتی که ایجاد شده، مجوز بگیرد و به چاپ برسد و علاقهمندان قلم امین فقیری آن را بخوانند.
پس از سخنان محمد کشاورز که بسیار به دل نشست، دو نفر از شاعران حاضر در جلسه، شعرهایی خواندند و تقدیم به امین فقیری کردند. ابتدا خانم مرضیه اوجی دو غزل و یک رباعی خواند و سپس خانم سیما عبدالهی چهار شعر سپید خود را تقدیم امین فقیری کرد.
پس از شنیدن قطعاتی در دستگاه افشاری با سهتار علیرضا امیر صمیمی، استاد امین فقیری به جایگاه رفت و با گفتن خاطراتی از خود و شیوهی نوشتن و حتا مشکلاتی که پس از چاپ داستانهایش در همان روستاها با آن دست به گریبان میشده ، شمهای از مشکلات خود را بازگو کرد و از کودکی گفت و از خانوادهی فرهنگی و پدر و مادر و برادرش که همگی فرهنگی و اهل کتاب و نوشتن و هنر بودهاند.
پس از آن نشان یکتای نشست ادبی هنری سی و دو به وسیله ی مدیران نشست و با دست ابوتراب خسروی و محمد کشاورز تقدیم امین فقیری شد.
قلم و نگاه شان استوار و ماندگار .