زن اول به خانه هوویش رفت و شوهرش را به آتش کشید!
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - ؛ این جنایت وحشتناک شب یلدای امسال هنگامی در منطقه قاسمآباد مشهد رخ داد که پیرمرد 74 سالهای تصمیم گرفت شب یلدا و روز زن را در کنار همسر دومش سپری کند. به همین خاطر با خرید شلغم و لبو به طرف منزل او به راه افتاد.این در حالی بود که رفتار غلامرضا مورد اعتراض «فخری» (همسر اول) قرار گرفت و سعی کرد شوهرش را راضی کند که طولانیترین شب سال را با هم به صبح برسانند، اما پیرمرد به حرف فخری گوش نکرد و بودن در خانه همسر دوم را ترجیح داد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
از سوی دیگر، پیرزن 70 ساله که با رفتن شوهرش خشم و عصبانیت در چهرهاش موج میزد و حسادتهای زنانه در وجودش شعلهور شده بود، ناگهان به طرف انباری منزلش رفت و با برداشتن بطری حاوی بنزین منتظر تاکسی بیسیم ایستاد. دقایقی بعد پیرزن از بولوار هنرستان به سوی قاسمآباد حرکت کرد و در مقابل مجتمع مسکونی هوویش از تاکسی پیاده شد و زنگ واحد آپارتمانی هوویش را به صدا درآورد.
او در حالی که بطری بنزین را پنهانی در دست میفشرد به انتظار صدایی آشنا نشست، اما وقتی «م» (همسر دوم) نام هوویش را بر زبان راند که بیرون واحد آپارتمانی منتظر ایستاده است، غلامرضا دست و پایش را گم کرد و از همسرش خواست در را باز نکند. به همین خاطر «م» دم در رفت و به هوویش تعارف کرد داخل منزل بیاید.ولی پیرزن که هنوز خشمگین به نظر میرسید، به هوویش گفت: تو برو، من با تو کاری ندارم!در این وضعیت بود که پیرمرد مقابل در منزل آمد، اما فخری امانش نداد و بطری بنزین را روی او و در چوبی منزل هوویش پاشید و در یک چشم برهم زدن شعله کبریت را روشن کرد.پیرمرد که شعلهور شده بود، در حالی وحشتزده و فریادزنان خود را به داخل منزل انداخت که آتش در چوبی را هم فراگرفت و صحنه دلهرهآوری رقم خورد.«م» و فرزند جوانش حیرتزده و هراسان در جستجوی آب برآمدند تا شعلههای آتش را خاموش کنند. در این شرایط هولناک، ناگهان پسر جوان پیرمرد کتری آب را از روی بخاری برداشت و روی پدرش پاشید اما او از شدت وحشت و نگرانی متوجه نشد که آب کتری سرد نیست.در همین حال با کمک مادر و پسر غلامرضا پیکر نیمهسوختهاش را به داخل سرویس بهداشتی کشاند و لحظاتی بعد شعلههای آتش با شیلنگ آب فروکش کرد.
شوهرکشی
طولی نکشید که صدای آژیر آمبولانس اورژانس به گوش رسید و پیکر نیمهجان پیرمرد به بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) انتقال یافت. عقربههای ساعت حدود 22:30 شب یلدا را نشان میداد که کادر درمانی پیرمرد را تحت مراقبتهای ویژه قرار دادند و اقدامات درمانی را در حالی آغاز کردند که دگرسوزی با بنزین روی برگه شرح حال بیمار نقش بست.حدود 8 روز بعد، در حالی که فخری پس از وقوع این حادثه دلخراش به استان کرمان رفته و به دلیل بیماری خودش را در بیمارستان بستری کرده بود، اقدامات درمانی به نتیجه نرسید و پیرمرد 74 ساله بر اثر عوارض ناشی از سوختگی جان سپرد.هنوز ساعتی از مرگ غلامرضا نگذشته بود که ماجرای این جنایت تکاندهنده قاضی ویژه قتل عمد مشهد را به بیمارستان و پزشکی قانونی کشاند. تحقیقات میدانی و مقدماتی قاضی دکتر صادق صفری بیانگر آن بود که احتمالا مرد دو زنه قربانی حسادتهای زنانه شده است. بنابراین دستور بازداشت فخری را با رعایت همه حقوق متهمان صادر کرد و سپس عازم محل وقوع جنایت شد. درِ سوخته واحد آپارتمانی، آیفون تصویری و دیگر لوازم کنار دیوار حکایت از شعلههای ترسناکی داشت که اگر زودتر خاموش نمیشدند، همه منزل «م» در آتش میسوخت.در همین حال «م» (همسر دوم) به قاضی صفری گفت: من سال 84 با غلامرضا ازدواج کردم و یک پسر جوان دارم. با وجود این، با هوویم مشکلی نداشتم. اما او و غلامرضا مدام با هم درگیری داشتند به طوری که هوویم 2 سال بعد از ازدواج ما روی خودرو اسید پاشید که پرونده قضایی هم در دادسرای شهید کامیاب تشکیل شد.اگرچه این ماجرا با تعهد هوویم پایان یافت، ولی این درگیریها ادامه داشت و چند بار هم به در منزل من آمده و سر و صدا به راه انداخته بود. شب حادثه نیز شوهرم به مناسبت شب چله و روز زن به منزل من آمد که شلغم و لبو بار گذاشتم. در همین زمان پسرم از سر کار آمد و به من گفت: مامانی (هوو) دم در است، ولی شوهرم مانع باز کردن در شد و گفت خودش میرود. با وجود این، من او را به داخل منزل تعارف کردم که شوهرم آمد و این حادثه رخ داد.در ادامه تحقیقات قضایی، فخری (متهم به قتل) نیز که با دستور قاضی شعبه 255 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به واحد آپارتمانی هوویش هدایت شده بود، به قاضی پروندههای جنایی گفت: اگرچه نباید پشت سر مرده حرف زد، اما شوهرم رفتار خوبی با من نداشت و با افراد مختلف در ارتباط بود. من هم به خاطر فرزندانم در طول این سالها چشمپوشی میکردم. در عین حال او مدام مرا تحریک میکرد که هیچ غلطی نمیتوانم بکنم. من هم که بعد از ازدواج مجدد او دچار ناراحتیهای روحی شده بودم و نمیتوانستم خشم خودم را کنترل کنم، قبل از وقوع این حادثه از فردی یک بطری بنزین گرفتم و به او گفتم برای خودروی پیکانم میخواهم.
آتش زدن همسر
وی ادامه داد: سپس بنزین را در انباری منزل گذاشتم تا اینکه ماجرای روز زن و شب یلدا پیش آمد. بطری بنزین را برداشتم و روی در منزل هوویم ریختم و سپس کبریت را کشیدم و از آنجا رفتم چراکه از وقتی هوویم وارد زندگی من شده بود، روزگار خوبی را سپری نمیکردم و به خاطر استرسهای شدید آرام و قرار نداشتم.تحقیقات قضایی از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد در حالی ادامه دارد که پیرزن 74ساله به اتهام ارتکاب جنایت در بازداشت به سر میبرد.
منبع: خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/801156/