بزرگنمايي:

پیام خراسان - به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، «حسین صادقی» راوی کتاب «حسین گاردی» در آیین رونمایی از کتاب «حسین گاردی» که عصر امروز (سه‌شنبه) در فرهنگسرای عطار نیشابوری برگزار شد، با اشاره به شکر نعمات خداوند اظهار داشت: من اول خدا را شکر می‌کنم که امامی را به ما داد که انقلاب کرد تا ما تغییر کنیم و پس از آن، رهبری را به ما هدیه داد که به وسیله رهنمودهای او بتوانیم در این مقطع زندگی کنیم.
وی افزود: پس از این دو، من خدا را بخاطر ملتمان شکر می‌کنم و به پشتوانه آنها بود که ما آزادگان توانستیم مشکلات اسارت را تحمل کنیم. دو نعمت سلامتی و امنیت نعمت‌های مهمی هستند که باید قدر آنها را بدانیم. امنیت فقط در شهر نیست؛ بلکه از نظر اقتصادی و در مرزها نیز به آن نیاز داریم. ما سعی کردیم وظایف خود را برای تأمین امنیت نظامی انجام دهیم و در این راه تمام توان خود را نیز گذاشتیم.
پس از آن، نشستی با حضور «محمدهادی زرگری» نویسنده کتاب، «حسین صادقی» راوی کتاب و «امیر اسماعیلی» کارشناس ادبیات برگزار شد و اسماعیلی اظهار داشت: حسین صادقی از جمله انسان‌هایی است که زندگی‌اش هم طول مناسبی دارد و هم عرضی مناسب و «محمدهادی زرگری» نیز با استادی آن را به تصویر کشید.
وی افزود: ای کاش به تحولی برسیم که بتوانیم بسیاری از حقایق را بازگو کنیم. کتاب «حسین گاردی» گوشه‌ای از سختی‌هایی است که حسین صادقی تحمل کرده است. وی یکی از مصادیق آتش به اختیاری است. 
پس از آن «محمدهادی زرگری» نویسنده کتاب اظهار داشت: باب آشنایی من با حاج حسین از طریق این کتاب است. مصاحبه این کتاب حدود دو سال طول کشید. من تغییرات آنچنانی در کتاب ایجاد نکردم و هر اطلاعات ظاهری که نیاز بود را خودِ حاج حسین بازگو کرد.
زرگری ادامه داد: روایت خاص یک سوژه خاص می‌تواند محل رجوع هنرمندان و تاریخ‌نگاران باشد. برخی مطالب به‌واسطه برخی ملاحظات بیان نشدند. روایت کتاب، تا جایی که مخاطب کشش دارد، بدون سانسور و واقعی است و ارزش بازگو شدن را دارد.
«حسین صادقی» راوی کتاب در ادامه افزود: من خاطرات خود را بدون سانسور روایت کردم. خاطرات مگو باید در یک جایی استفاده شوند. من از کنار هرچیزی به‌راحتی عبور نکردم.
وی از آنجایی که در سال حادثه منا جزء خادمان حج بود، به درخواست مجری با بیان خاطره‌ای از حادثه «منا» گفت: زمانی که از مزدلفه آمدیم، (در مزدلفه بلندی‌هایی هستند که هم چادرها را می‌بینی و هم رمی جمرات در دید است) دیدم در قسمت جمرات یک سیاهی دو متری از زمین بالا آمده است و در آن مورد به همسفرم اظهار تعجب کردم.
صادقی گفت: ما به‌سمت رمی جمرات راه افتادیم و به خیابانی رسیدیم که خلوت بود. پس از رمی هنگام بازگشت کمی طول کشید تا به چادرها برسیم و زمانی که رسیدیم، خبر رسید که برخی از زوار زیر دست و پا به شهادت رسیده‌اند. من برای کمک جلو رفتم و از جنازه‌ها عکس گرفتم که سربازان صعودی سر رسیدند و گوشی‌ام را از من گرفتند.
صادقی با اشاره به اینکه چند نفر از بچه‌ها توانستند خود را از جمعیت بیرون بکشند و نجات دهند، اظهار داشت: تا بعد از ظهر نگذاشتند کسی برود و کاری بکند و یک‌سری کانتینرهای سردخانه‌دار آوردند و همه را در آنجا ریختند.
وی با اشاره به اینکه برخی‌ها خانوادگی به این سفر حج آمده بودند و بانوان نیز شب‌ها به رمی می‌رفتند، افزود: برخی از زنان آن روز دنبال شوهرانشان می‌گشتند. زمانی که به هتل رسیدیم، دنبال یافتن جنازه‌های ایرانی رفتیم.
در ادامه اسماعیلی در مورد فرم کتاب اظهار داشت: کتاب هم روایت صحیح حسین صادقی است و هم قلم زرگری کتاب را خوش‌خوان کرده است. حاج حسین، مصداق بارز پاسداری در هر لباسی است. 
در پایان صادقی در مورد مرحوم ابوترابی گفت: مرحوم ابوترابی همیشه به ما سفارش می‌کرد که پاک باشید و خدمت‌گذار و خاک باشید تا ملت از روی شما بگذرند و در خدمت آنها باشید‌.