جشن نیمه؛ آئینی رمضانی با ریشه ایرانی از خوزستان تا خراسان
گفتگو
بزرگنمايي:
پیام خراسان - به گزارش خبرنگار مهر، جشن نیمهٔ رمضان، آئینی است که هر ساله با نامهای مختلف در بسیاری از شهرهای ایران به شکلی تقربیا مشابه در نیمهٔ دوم ماه رمضان برگزار میشود.
چنانکه این رسم را در آران و بیدگل استان اصفهان «هوربابا» میگویند. «عنوان آئین سنتی مذهبی است که از سالیان دور در نیمه اول ماه مبارک رمضان به ویژه در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) رواج دارد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
روایت است که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در شبهای ماه رمضان به درب خانهی جدّ بزرگوارشان رفته و سورهی نود و یکم قرآن را با صدا و آهنگی خوش قرائت میکردند و بعد از خواندن سوره، مسلمانان را دعا میفرمودند، آنگاه پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین برای تشویق آنان مقداری خوراکی به آنها میدادند. بر همین اساس، مردم آران و بیدگل با برپایی این آئین، همسویی خود را با رفتار حسنین (ع) نشان میدهند» (خبرگزاری شبستان 20 خرداد 1396)
«در این جشن گروهی از کودکان و نوجوانان محله طبق قرار قبلی بین خودشان، بعد از افطار در یک مکان مشخص جمع شده و بنا به رأی، یک نفر صندوقدار و یک نفر میاندار انتخاب کرده و پس از فرستادن سه صلوات بلند که معنای خبری دارد به راه میافتند با آواز آئینی هوربابایی در کوچه پس کوچههای شهر به گردش درآمده و نیاز خود را طلب میکنند و صاحبان خانهها و کاسبان محله هدیهای را به گروه میدهند آن هدیه در راه نیازمندان خرج میشود». (خبرگزاری صدا و سیما، فروردین 1403)
این رسم را در کاشان شهر دیگری از استان اصفهان هوم بابایی مینامند.
«هومبابایی حرکت دسته جمعی چند نفر از کودکان است که در شبهای رمضان به ویژه سیزدهم تا پانزدهم رمضان به درب منازل همسایهها، فامیلها، هم محلیها و عموم هم ولایتیها میروند و با خواندن اشعاری طلب هدیه و پول می کنند» (خبرگزاری برنا، فروردین 1402)
«در باور عامه مردم کاشان، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام، در کودکی، شب نیمه ماه رمضان درِ خانه پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله میرفتند و سوره «والشمس» را با آهنگی خوش خواندند و از ایشان و امیرالمومنین علی علیه السلام، هدیه میگرفتند، بنابراین با یادآوری این امر باید کودکان و نوجوانان را به خیرخواهی و انفاق ترغیب کرد» (باشگاه خبرنگاران جوان فروردین 1401)
*اهوی و هادینی در استان مرکزی
در سینقان و خاوه از توابع دلیجان استان مرکزی نیز به شبهای سیزده تا 15 رمضان، شبهای نیمه گویند. «در این شبها در سینقان پسر بچههای کوچک در گروههای 10، 11 نفری در مرکز روستا جمع شده بعد از افطار در کوچهها به راه افتاده و با خواندن اشعار زیر آجیل (نخودچی، کشمش، نقل، نبات و …) جمع میکردند. به اعتقاد مردم این کار شگون دارد. متن این اشعار که بر در هر خانه خوانده میشود، چنین است:
والشّمس و الضّحیها / هو هوی هوی / والقمر اذا تلها / هو هوی هوی / امشب شب نیمه است / که ما میهمانیم / آقازاده رو بیدار کنید / سحری خورده / هو هوی هوی» (خبرگزاری ایکنا تیر 1393)
همچنین مردم محلات یکی دیگر از شهرهای استان مرکزی سنت دیرینه «اهو اهو» را در شب چهاردهم ماه رمضان انجام میدهند.
«به این ترتیب که گروهی از نوجوانان بعد از افطار به در خانه همسایگان و اهالی محله به ویژه آنهایی که پسر خردسال دارند، میروند. سرگروه اشعاری میخواند و باقی بچهها عبارت «اهو اهو» را زمزمه میکنند. اهالی خانه با شنیدن صدای بچهها مقداری خوراکی و تنقلات به پسر خانه میدهند تا به آنها برساند».(خبرگزاری ایرنا، فروردین 1401)
این رسم، رمضانی در قالهردلیجان هادینی گفته میشود. طبق گزارش خبرنگار مهر در مرداد سال 1390 «کودکان و نوجوانان این شهر با تشکیل چهار گروه 10 نفره به درب منزل اهالی رفته و با خواندن اشعار دینی و قاشق زنی اقدام به جمع آوری کمکهای نقدی و غیر نقدی برای محرومان و نیازمندان روستا کردند».
لازم به یادآوری است که جشن اوهی اوهی توسط جوانان قم نیز در شب تولد امام حسن مجتبی (ع) به پا داشته میشد (خبرگزاری ایسنا، فروردین 1400)
*گرگشوی بوشهریها
گرگشو، گلی گشو، گره گشو؛ نامهای دیگر جشن نیمه رمضان در بوشهر است. «در این آئین کودکان با در دست داشتن کیسههایی به نام گرگشویی که مادرانشان از قبل آنها را دوختهاند به در منازل میروند و از صاحب خانه طلب گرگشو میکنند. گرگشو در واقع خوراکیهایی است که خانوادهها از قبل برای کودکان در این شب تدارک دیدهاند؛ بعضی از خانوادهها خوراکیهایی نظیر ذرت بوداده، آجیل، نخود و کشمش و شکلات و شیرینی تهیه دیدهاند»
این توقعات دلیلی دیگری بر عدم پایگاه اجتماعی گرگعیان است که متولیان آن میخواهند با حمایت مادی و معنوی سازمان و دوایر دولتی به این جشن مشرعیت بدهند.
مگر مراسم عزاداری محرم، جشن یلدا و مراسم نوروز که قرنها است توسط مردم برگزار میشوند، از پشتیبانی دولتها برخودار بودهاند؟ چهارشنبه سوری سالها است که مغضوب واقع شده آیا از یاد مردم رفته است؟
همچنین یکی از این فعالین هرساله از مسئولین خانه ماپار و هتل قوی اهواز، سازههای آبی شوشتر، موزه هفتتپه و معبد چغازنبیل شوش میخواهد که برای معرفی بیشتر جشن گرگیعان به این اماکن و سازهها «تم گرگیعانی» دهند
نکتهٔ جالب و البته تأسفبار این دعوت به همکاریها آنجاست که از همه اقشار و اقوام خوزستان برای معرفی گرگیعان به عنوان جشن دینی و میراث خوزستانی تقاضای مشارکت میشود اما به هنگام برگزاری بر «عربی بودن آن» تاکید میگردد.
قطعاً هر آئینی اگر ریشهدار باشد مردم خودجوش آن را برگزار میکنند و نیازی به فراخوان و مشارکت سازمانهای دولتی و غیردولتی ندارد.
*جشنی پر حاشیه
گرگیعان علاوه بر مبهم بودن فلسفهٔ وجودیاش، اجرای آن نیز هر سال حاشیههایی به دنبال دارد.
چاپ پوسترهای آن به زبان عربی، استفاده از نامهای تحریکآمیز و منسوخ شدهٔ شهرهای خوزستان مانند، محمره، فلاحیه، السوس، تستر، خفاجیه و عبادان، تاکید بر پوشیدن لباس عربی، اجرای متمرکز این جشن با گروههای سنی مختلف، اجرای برنامه گروههای رقص و موسیقی قومی (پایگاه خبری عصر ما، فروردین 1402) و راه پیمایی شرکت کنندگان پس از پایان جشن با چفیههای قرمز و سر دادن شعارهای تند قومی در خیایانها نه تنها با رویه و چارچوب جشنهای نیمهٔ رمضان سنخیتی ندارد که با چگونگی برگزاری خود گرگیعان که «در این آئین، کودکان با خواندن اشعار آهنگین به همراه به هم زدن دو قطعه سنگ با ریتمی خاص، به درب خانهها رفته و از صاحبان خانهها درخواست عیدی و شیرینی میکنند، که بعد از دریافت، در نهایت برای اهالی خانه از خداوند طلب رزق و سلامتی میکنند» (باشگاه خبرنگاران جوان اردیبهشت 98) در تضاد است.
به نظر میرسد گرگیعان پوششی است برای تشدید قومیتگرایی چنانکه هرسال سایتها و کانالهای تجزیهطلب و پانعرب با انعکاس اخبار برگزاری این جشن به تمجید اجرای نامعتارف آن میپردازند.
همچنین بعضی سعی میکنند در پوشش مذهب این جشن را قومی نشان داده، با همذات پنداری با کشورهای عربی فاصلهای آئینی با جامعه ایرانی ایجاد کنند.
این موضوع و رویکرد در مصاحبهٔ یکی از متولیان این جشن به خوبی دیده میشود؛ «عربهای خوزستان نیز همچون عربهای حوزه خلیج فارس با حلول ماه مبارک اقدام به ارسال پیامهای کوتاه تبریک ماه مبارک همچون "رمضان کریم" به استقبال این ماه میروند. در کشورهای عربی و مخصوصاً کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین هموطنان عربمان در خوزستان به رغم داشتن مراسم مختلف همچون سنت افطاری دادن که در بین عربها بسیار فراوانی دارد و همچنین تعارف آب و خرما و مراسم قرائت قرآن و نیایش مراسمی با نام "گرگیعان" وجود دارد».(ایسنا، شهریور 89)
این در حالی است که رسوم رمضانی اعراب خوزستان تفاوت چندانی با دیگر اقوام این استان و هموطنانمان در سراسر کشور ندارد اما مرتبط دانستن آنها با اعراب حوزه خلیج فارس سوالبرانگیز است. حال آنکه در نمونههای مشابه که قبلاً گفته شد متولیان جشنهای نیمهٔ رمضان به ارتباط آنها با آئینهای کهن ایرانی اذعان دارند زیرا بنا به شرحی که درباره جشن نیمهٔ رمضان گذشت این آئین در استانهای مختلف کشور بدون انگیزههای وادعاهای قومی توسط هممیهنان شیعه و سنی برگزار میشود.
همچنین ادعاهایی که گرگیعان را «بزرگترین آئین معنوی کودکانه شیعیان» (ایسنا فروردین 1402) و «بزرگترین جشن کودکانه کشور»
(خبرگزاری مهر، فروردین 1403) معرفی میکنند در حالی که هممیهنان ترکمن آهل سنت استانهای گلستان و خراسان شمالی نیز آئین رمضان را بجا میآورند
بنابراین باید چنین القائاتی را در راستای انحصارطلبی قومی تلقی نمود، چنانکه در همین رابطه شنیده میشود یکی از مسئولان عالیرتبهٔ استان در نظر دارد گرگیعان را رمضان امسال به کمک یکی از مدیران خوشنام فرهنگی و هنری دولت حسن روحانی در شهر تهران برگزار کند.
در حالی که خوزستان با مشکلات بسیاری مواجه است، برگزاری گرگیعان از چه الویتهای برخوردار است؟ اصولاً گرگیعان و تهران چه مناسبتی با هم دارند؟ مگر جشنهایی مانند «گرهگشو»، «هوم بابایی»، «یارمضان» و «اهوی» در تهران برگزار شدهاند؟
آیا گروهی میخواهند با بردن گرگیعان به تهران، خوزستان را تک قومیتی نشان دهند؟ آیا با برپایی نمادین این جشن، میخواهند زمینهٔ ثبت جهانی آن را فراهم سازند؟ یعنی همان پروسهای که به طور نمادین برای ثبت ملی آن طی شد.
(خبرگزاری مهر.فروردین 1402)
در این آئین» دستههای مختلف که بیشتر آنان را بچه تشکیل میدهد با در دست داشتن کیسه و سردادن جملاتی نظیر "گره گشو سرت بشور، با آرد شو" اهالی را از آمدن خود به منازل خبر میدهند. مردم نیز با ریختن برنج، گندم، شکلات و تنقلات دیگر در کیسههای آنها با هدف گشوده شدن مشکلات، از آنان پذیرایی میکنند.
کودکان از در هر خانهای که با دست پر برمیگردند آواز " خونه گچی پر همچی"ˈ سر میدهند و اگر چیزی به آنها داده نشود با خندهای گله آمیز و کودکانه آوای "خونه گدا هیچیش ندا"ˈ یا "ˈخونه گدا خیرش ندا"ˈ را سر میدهند».
(خبرگزاری ایرنا، فروردین 1401)
*گرهگشا در هرمزگان
کودکان هرمزگانی نیز مراسم گرهگشو (گرهگشا) «را با در دست داشتن سبد و کیسه به درب خانهها میروند و پس از ساعتها تا پاسی از شب با کیسههای پر از خوراکی به منزلشان برمی گردند.» )
(خبرگزاری ایرنا اردیبهشت 98)
*یارمضان در میان ترکمنها
«یارمضان» نام دیگر مراسم جشن نیمهٔ رمضان در میان ترکمنها، در استان گلستان است.
در این آئین که شب چهاردهم ماه رمضان برگزار میشود. تعدادی از جوانان به طور دسته جمعی به طرف منازل ساکنان محل به راه میافتند و یکی از آنان شعری میخواند و بقیه به طور دسته جمعی در آخر هر بیت "الله" میگویند.
این افراد در برابر هر خانه که می رسند صدای خود را بلند کرده و اهالی خانه با شنیدن این صداها بیرون آمده و هدایای خود را که اغلب مواد غذایی مثل آرد، برنج، نان، کشمش، قند، گندم و یا پول است، تقدیم میکنند.(خبرگزاری مهر، فروردین 1401)
مراسم «یا رمضان» علاوه بر استان گلستان از آداب و رسوم ترکمنهای خراسان شمالی نیز است که در شبهای سوم، چهاردهم و بیستوهفتم ماه مبارک رمضان برگزار میشود. (خبرگزاری ایمنا..فروردین 1403)
*رمضو الله در سیستان و بلوچستان
در استان سیستان و بلوچستان مراسم ولادت امام حسن مجتبی (ع) را «رمضونیکه» یا «رمضو الله» میگویند.
در شبهای 14 و 15 رمضان تعدادی از جوانان محل به قصد کمک به مستمندان گروهی تشکیل میدهند و هنگام افطار به در خانههای مردم میروند و اشعاری میخواندند و تقاضای کمک میکنند. صاحبخانه هم بنا به توان خود مقداری پول یا مواد غذایی در کیسه آنها که به آن «جولی» میگفتند میریخت. گروه رمضونیکه در پایان پول و مواد غذایی جمعآوریشده را بین مستمندان و نیازمندان محله تقسیم میکردند. این رسم هنوز در برخی نقاط استان به اجرا درمیآید.(همشهری آنلاین فروردین 99)
* «دوست، دوست، دوست علی» در یزد
جشن نیمهٔ رمضان در شهر یزد نه در 14 و 15 رمضان که در شب بیست و هفتم ماه این ماه با عنوان «دوست، دوست، دوست علی» برگزار میشود.
«دوست، دوست، دوست علی» عنوان شعری است که کودکان و نوجوانان در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان با حضور در کوچههای آشتی کنان و همچنین منازل مختلف و همسایهها درخواست هدیه یا انعام میکنند.
در این آئین کودکان و نوجوانان با در دست داشتن کاسه و یا کیسههایی درب منازل همسایهها را میزنند و با خواندن شعر «دوست دوست، دوست علی، دوست دوست؛ دوست علی، این خونه شربت و قنده این خونه چقدر قشنگه، الهی علی درش نبنده» درخواست انعام میکنند.(خبرگزاری ایبنا، فروردین 1402)
*آئین رمضونی در لارستان فارس
صمد کامجو؛ محقق و پژوهشگر لارستانی در گفتگو با خبرنگار فارس مراسم «رمضونی» را یکی از آئینهای مخصوص لارستان در ماه رمضان میداند به گفتهٔ او «این مراسم توسط پسران و دختران 7 تا 15 سال بیشتر صورت میگرفت که بعد از نماز مغرب و عشا و در سه شب قدر بیشتر انجام میشد به این صورت که معمولاً خود را زیر پوشش چادر پنهان میکردند و به در منازل میرفتند و تقاضای شیرینی میکردند تا کام خود را شیرین کنند، این سرگرمی یا به صورت انفرادی و اکثریت به صورت دسته جمعی صورت میگرفت.
در مراسم رمضونی شعرهای زیبایی هم میخواندند مثلاً یک نمونه از این شعرها اینطور است: رمضو اومد و مهمانیش کنم / گاو و گوساله به قربانیش کنم / رَمَضُو اُنده تا پشتِ کَلَک / مَه طمَع کارِم یَک گُلُ ی تَرَک / آی رَمَضُو یارب، یارب رَمَضُو».(خبرگزاری فارس، اردیبهشت 1401)
*خواستگاه ایرانی جشن نیمه رمضان
جشن نیمهٔ رمضان با توجه به گستردگی آن در میان هممیهنان شیعه و سنی و اگر چه با نامهای متنوع و دلایل متعددی مانند ولادت امام حسن (ع)، مداوی بیماری وی در نیمهٔ رمضان، تجلیل شبهای قدر و گرامیداشت شب 27 رمضان برگزار میشود اما خاستگاه و شیوهٔ اجرایی آن در سراسر کشور مشترک است.
زیرا در این جشنها کودکان و نوجوانان بازیگردانان اصلی بوده که با مراجعه دسته جمعی به در خانه همسایگان خود و خواندن اشعاری از آنان شیرینی، غذا و انعام طلب میکنند
اما در کتبی مانند: «زندگانی امام حسن مجتبی تألیف هاشم رسولی محلاتی»، «نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع)، تألیف علامه حلی»، «دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حسن بن علی (ع) تالیف محمود مهدوی دامغانی»، «زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام تألیف باقر شریف قرشی»،که به زندگی امام حسن (ع) پرداختهاند چنین روایاتی ذکر نشده است.
در منابعی دیگر نیز مانند: فرهنگ اسطوره و فولکلور جهان عرب (شوقی عبدالحکیم، 1396) و کتاب قبایل و عشایر عرب خوزستان با نگاهی به آئین فصل، شعر، هنر و تاریخ (یوسف عزیزی بنی طرف، 1372) اصولاً نامی از گرگیعان برده نشده است.
اما در کتب محلی؛ فرهنگ و آداب رسوم اعراب خوزستان از سعیده هلیچی سعیدی (1398) و فرهنگ عامیانه مردم عرب خوزستان از سیدعبدالامام بنی سعید (1395) فقط درباره چگونگی اجرای گرگیعان سخن گفته شده که این موضوع نمیتواند سندی محکم دال بر قدمت و وجود چنین جشنی در خوزستان باشد.
به همین دلیل با وجود ثبت ملی این جشن در سال 95، بسیاری از محققین و دوستداران میراث فرهنگی نسبت به فلسفهٔ وجودی گرگیعان با شک و تردید مینگرند. زیرا مستندات متقن در این زمینه وجود ندارد.
چنانکه به گرگیعان در هیچ سفرنامه و منابع تاریخی در صد سال گذشته اشارهای نشده و عکسی از برگزاری آن موجود نیست است تا جاییکه اقوام مختلف خوزستان نیز خاطرهای از برگزاری این جشن به یاد ندارند.
به واقع تنها منبع مکتوب درباره گرگیعان، ویکیپدیای فارسی و چند مصاحبه مطبوعاتی غیر مستند است که همگی توسط یک نفر انجام گرفته به نحوی که در ویرایش جشن گرگیعان در ویکیپدیا نام وی دیده میشود.
بر همین اساس به دلیل نبود شواهد و مدارک تاریخی کافی «این آئین در 14 رمضان 1392 برای نخستین بار در موزه هنرهای معاصر اهواز و تحت نظر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان همزمان با نمایشگاه قرآن برگزار شد. کودکان و نوجوانان دختر و پسر با پوشش سنتی در حالی که کیسههای سنتی بر گردن داشتند با برهم زدن ریگهایی در دست، وارد سالن موزه هنرهای معاصر شدند و با اشعار عربی به مناسبت میلاد امام دوم شیعیان این آئین را به صورت نمادین برگزار کردند».(مهر.. خرداد 97)
این برپایی نمادین سه سال ادامه یافت تا سرانجام «این مراسم در سال 1395 توسط مجموعه فرهنگی "گرگیعان خوزستان" به عنوان میراث معنوی ناملموس به ثبت ملی رسید.(باشگاه خبرنگاران جوان خرداد 98)
چنانکه به گفتهٔ یکی از فعالین مؤسسه گرگیعان «در جریان ثبت ملی این آئین معنوی؛ متأسفانه پس از درخواست برای ثبت گرگیعان از سوی فعالان فرهنگی خوزستان به میراث فرهنگی این استان، فعالان فرهنگی متوجه میشوند که میراث فرهنگی خوزستان هیچگونه مستندات تاریخی از گرگیعان در این استان ندارد. برای همین فعالان فرهنگی به صورت خودجوش اقدام به جمع آوری مستندات تاریخی در شهرهای عرب نشین استان خوزستان میکنند. بالاخره پس از سه سال تلاش، فعالان فرهنگی خوزستان موفق به ثبت ملی این آئین معنوی کودکانه میشوند».(ایسنا. فروردین 1402)
این سخن بیانگر این موضوع است که گرگیعان سابقهای در میان مردم عرب خوزستان نداشته است زیرا اگر جشنی زنده و با ریشه باشد، نیازی به برگزاری نمادین ندارد.
آیا برای ثبت ملی مضیف، قهوهخوری دله و حصیربافی رُفیع نمونههایی به صورت نمادین از آنها ساختند یا بر اساس مستندات تاریخی و آثار موجود رأی به ثبت ملی آنها دادند؟
از سویی میراث ملموس و ناملموس فرهنگی اگر واقعی باشد، جمعآوری مدارک و مستندات آن به سادگی انجام میگیرد نه اینکه سه سال زمان صرف آن شود.
از لابه لابههای مصاحبههای چند سال اخیر فعالین گرگیعان نیز با مطبوعات میتوان به تناقضات، ابهامات و عدم سابقهٔ این جشن در خوزستان پی برد
چنانکه یکی از آنها تیر 94 در گفتگو با خبرآنلاین میگوید: «یکی از آئینهای عربهای خوزستان که در گذشته پاس داشته میشد اما چند وقتی فراموش شده بود آئین "گرگیعان" است».
این سوال پیش میآید مگر رسمها و آئینها فراموش میشوند؟ آیا عربهای خوزستان، یزله و هوسه را از یاد بردهاند؟ مگر رسم غلط تیرانداری در عزاداریها و عروسیها که بارها توسط مقامهای استانی، محلی و شیوخ نکوهش شده، فراموش شده است؟ آیا رسم خونبس یا «فصیله» دیگر انجام نمیگیرد؟ (عصر ایران شهریور 99)
تجربه نشان میدهد رسوم به خصوص در بین جوامعی که از بافت سنتی و عشیرهای برخوردارند هیچگاه فراموش نمیشوند.
به گفتهٔ یکی دیگر از این فعالین «اداره کل میراث فرهنگی خوزستان هیچگونه مشارکتی در برگزاری یا ماندگاری این آئین معنوی در میان مردم نداشته است و اغلب مراسم گرگیعان توسط مردم، فعالان فرهنگی و معاونت فرهنگی شهرداری کلانشهر اهواز برگزار شده است.(ایسنا. فروردین 1402)
بنا بر شرحی که گذشت «جشنهای نیمه رمضان» شادیانهٔ کودکانهای هستند که در گوشه و کنار ایران با اندک تفاوتهایی بدون گرایشات قومی و زبانی و حتی مذهبی (برگزاری آن توسط هموطنان ترکمن اهل تسنن استان گلستان و خراسان شمالی) با هدف مشارکت کودکان در جشن رمضان و تشویق آنها به اعمال و عبادات این ماه همراه با شادمانی، پاداش و کار جمعی، با تاثیرپذیری از رسوم کهن ایرانی درنیمه دوم شبهای رمضان برگزار میشوند.
بنابراین قومی کردن و مصادره نژادی این رسم در قالب جشن «گرگیعان» کاری مضموم است و اگر دربعضی از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس برپا میشود که «در بغداد به آن "ماجینه یا ماجینه" در بحرین "قرقاعون"، در قطر "قرنقعوه"، عمان "قرنقشوه" و امارات متحده عربی هم "حقاللیله" گفته میشود».(باشگاه خبرنگاران جوان. اردیبهشت 98) به این دلیل است که این کشورها در «حوزه ایران فرهنگی» قرار داشته و به لحاظ مذهبی (تشیع) و جغرافیایی به ایران نزدیک ترند و دقیقاً این سوال پیش میآید که گرگیعان اگر جشنی عربی و همسو با جهان عرب است چرا فقط دراین چند کشور عربی تجلیل میشود؟
اگر واقعاً هدف از گرگیعان، بزرگداشت ولادت امام حسن مجتبی (ع) و تجلیل از یک مناسبت مذهبی است، برگزاری آن فارغ از تعلقات ودسته بندیهای قومی به مساجد و نهادهای دینی محول شود تا زمینه مشارکت همهٔ اقوام خوزستان در برپایی آن میسر شده، رسالت اصلی چنین رسومی یعنی تعاون و اتحاد جامعه اسلامی بدست آید در غیر اینصورت گرگیعان را به شکل فعلی باید به «مسجد ضرار» دوران پیامیر (ص) و «بر سر نیزه کردن قرآن» در جنگ صفین با نیرنگ معاویه و عمروعاص تشبیه نمود.
با توجه به مشابهتهای فراوان جشن نیمهٔ رمضان با رسوم کهن ایرانی مانند قاشقزنی در چهارشنبهسوری و همچنین آئینهای باران خواهی نمیتوان نقش مؤثر اندیشههای ایرانی را در این جشن انکار کرد، در واقع جشن نیمهٔ رمضان را باید تلفیقی از ایرانیت و اسلامیت نامید.
چنانکه روح الله قربانی فروردین 1403 در مصاحبه با سایت اداره کل ارشاد اسلامی استان اصفهان درباره ریشههای ایرانی جشنهای نیمهٔ رمضان ازجمله هور بابایی و هوبابایی میگوید: «این آئین؛ به لحاظ سندیت تاریخی به «ماه نیایش» در آئین زرتشت برمیخوریم و در آنجا درمییابیم که از اول تا پانزدهم ماه از مینویانِ نیکی، فرّخی پذیرد و از روز پانزدهم تا تمامی سی روز به گیتیان (جهانیان) بخشد و در آنجا آمده است که: روز اول بعد از نیمهی ماه «روزبه افزون» است، در بند دهم نیایش ماه چنین گفته میشود که:
ما را دهید اَماوندی (توانایی)، پیروزگری، ما را دهید گَوِشت که ما را نان باد و ما را از چیز خویش باد و ما را دهید آن مردانِ پُر رَوشی که انجمن (جمع) نیک داند کردن، شکست دهندهی کسان و شکست نیافتنی از کس...
و این همان جمع جویی است و اتحاد بین معتقدین به ذات باریتعالی، که پس از قرنها با تبلور در دین اسلام بدین شکل درآمده، پیش جملهی آوازی هوربابائی حاکی از همین مسأله (جمعگرایی) است، دقت کنیم،
امشب شب نیمه است که ما «مهمانیم»
و در جایی که بچهها به دعاگویی میپردازند، باز مطابقت خاصی با بند یازدهم ماه نیایش دارد، بنگریم:
در بند یازدهم گفته میشود: ایزد پُرفَر، ایزد پُردرمان بخش مایهی پیدایی شما باشد که شما نیز پیداتر باشید به پیدایی (سرشناسی).
در نظری دیگر، خواندن سورهی شمس به جای شعرها این پندار را میپرورد که این آئین و آوازهای آن از کهنترین آوازهای بازماندهی آئین نیایش در زمان گستردگی مذهب زرتشت در منطقه است چراکه در بند پنجم «نیایش خورشید» نشانههایی از آنچه که در سورهی شمسِ کلامِ الهی آمده است بیان شده، بنگریم:
نماز به مِهرِ فراخ چراگاه...
نماز به خورشید تیز اسب...
نماز به آب، چشم اور مزدایزد...
و باز میدانیم که لغت بابا بر بزرگان و محترمین کهنسال که کار بزرگی در طول عمر برای جامعه انجام داده وحکم استاد و راهنما را یافتهاند نیز اطلاق میشود و از سویی در حدیث شریف نبوی (ص) آمده است که فرمودهاند: الآ با ثلاثه (بابا، پدر، سه هستند) اَب ولدک، اَب زوجک، اَب عملک (پدر، پدر همسرت و پدر علمیات) یا به عبارتی بابایی که به تو علم آموخت.
نتیجه آنکه در گذشتههای دور به هنگام ورود اسلام به ایران، همانگونه که مساجد بر پایههای آتشکدهای برپا گردیده، این آئین نیز به دلیل ریشههای نیایشی و ستایشی آن با تغییر آداب و کلام و ترکیب نوین شکل اسلامی به خود گرفته و در طول زمانها و اعصار مختلف به شکلی که امروز آن را گاه میشود در منطقه شاهد بود و شنید، درآمده است، آئینی که به طور کامل در جهت مذهبی قرار داشته و نوعی تبلیغ خداباوری و تشویق به پیروی از دستورات الهی را برای کودکان و نوجوانان دارد و با نوع ضرب آهنگی که در موسیقی آوازی خود دارد، کلام الهی را بر ذهن انسان در حال تکامل ذهنی و عقلی چونان نقشی بر سنگ حک
مینماید، چون میدانیم که «ماهور» خاصیت برانگیز انندگی دارد بیاختیار انسانها به شنیدناش میشتابند و این نیروی درون این آئین است، آئینی که جزو مواریث معنوی ایرانیان است»
(سایت روابط عمومی اداره کل ارشاد اسلامی اصفهان…فروردین 1403..)
محمد خداداد پژوهشگر آئینی درباره جشن هوربابایی و هومبابایی میگوید: «واژه «هوم» و «هور» در کنار معانی دیگر، به معنای خورشید هم هست. خورشید انعکاس یافته در ماه کامل شب نیمه ماه که شب تاریک را روشن ساخته است. واژه «بابا» واژهای پر تکرار در فرهنگ ایرانی و اسلامی است که تداعی گر بزرگی، مالکیت، سرپرستی، پیشاهنگی، کسوت و.....است. در این آئین، کنار هم آمدن واژههای «هوم» و «بابا» که پس از هر بخش از آواز هوم بابایی توسط جمع، خوانده میشود؛ نوعی برکت خواهی، طلب طول عمر، بزرگی، زندگی دور از غم، درد و رنج و طلب نور و روشنایی برای صاحب منزل است».(خبرگزاری برنا فروردین 1401)
*گرگیعان؛ در میان اعراب خوزستان*
یکی دیگر از آئینهای نیمهٔ رمضان، گرگیعان نام دارد که چند سالی است در بعضی از مناطق عربنشین خوزستان برگزار میشود.
به گفتهٔ یکی از متولیان این جشن «در باب معنی گرگیعان آمده که میگوید این واژه از کلمه «قره العین» به معنای نور چشم، گرفته شده است. با توجه به اینکه مراسم گرگیعان مصادف با تولد امام حسن مجتبی (ع) و خوشحالی رسول خدا (ص) برای تولد اولین نوهاش بوده است، میگویند مردم برای عرض تبریک به امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) «قره عین قره عین» گویان به در منزلشان میرفتند و کم کم به صورت مناسبتی هر ساله میان مسلمانان رواج یافت».(خبرگزاری مهر، خرداد 97)
نویسنده: آرام جعفری، پژوهشگر تاریخ معاصر
کد خبر 6407695
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/832539/