پیام خراسان - اورانگوتان وین گایو در اکوسیستم بوکیت تیگاپولوه، سوماترا.
منبع: پروژه اورانگوتان/با مجوز.
من اخیراً در مورد دو کتاب از لیف کاکس، بنیانگذار پروژه اورانگوتان و یک متخصص اورانگوتان مشهور جهان، مطلع شدم. اولین کتاب او با عنوان اورانگوتان ها: پسرعموهای من، دوستان من، بر اساس بیش از سه دهه کار از طرف میمون های بزرگ.
دوم این است یافتن انسانیت ما: سفری درونی به سوی درک خود و راه پیش رو.
من خوشحالم که لیف می تواند به چند سوال در مورد آن پاسخ دهد یافتن انسانیت ما، یک کتاب متفکر که در آن او راههای عملی را ارائه میدهد که در آن ما، بهعنوان فردی و جمعی، میتوانیم از تاریخهای بیولوژیکی و فرهنگی خود فراتر برویم تا درک، شادی و ارتباط بالاتری با طبیعت ایجاد کنیم.
مارک بکوف: چرا نوشتی؟ یافتن انسانیت ما?
لیف کوکس: من نوشتم یافتن انسانیت ما بعد از اتمام کتاب دومم، اورانگوتان ها: عموزاده های من دوستان من، و متوجه شدم که چیزهای بیشتری برای گفتن دارم.
MB: امیدوارید با این کتاب به چه کسی برسید؟
LC: افرادی که می توانند از دانش بهره ببرند و به نوبه خود می توانند از دانش در جهت نفع دیگران و کره زمین استفاده کنند.
MB: برخی از موضوعات اصلی که در نظر می گیرید چیست؟
طبیعت انسان و ذهن شامپانزه: ناهماهنگی شناختی روشی برای دیدن است که به ما امکان میدهد ایدهها، باورها، نگرشها، ادراکات و ایدئولوژیهای متناقض یا متضاد را در یک زمان حفظ کنیم. این حالت اغلب باعث ناراحتی درونی می شود زیرا روش های قدیمی دیدن یا درک جهان با ورود اطلاعات، حقایق یا تجربیات جدید زیر سوال می رود. این دیدگاههای جدید میتواند باعث شود که ما ایدهها یا ارزشهای موجود خود را به چالش بکشیم. با این حال، زمانی که همچنان روشهای قدیمی دیدن را انتخاب میکنیم، میتوانیم اثر دیگری از ناهماهنگی شناختی را تجربه کنیم زیرا نسبت به هر اطلاعاتی که باعث میشود نگرشهای ثابتمان را زیر سوال ببریم و بر اساس نقطه کور درونیای که در خود داریم آنها را رد کنیم، کور میشویم. باورها بنابراین، اگرچه ناهماهنگی شناختی زمانی که با ناهماهنگی در افکار خود مواجه میشویم، تجربه میکنیم، اما میتوانیم دیدگاه خود را تغییر دهیم یا به طور کلی دادههای جدید را نادیده بگیریم. چگونه فکر می کنیم: در این سفر برای یافتن انسانیت ما یک سفر درونی است که در آن برخی از روانشناسی اولیه خود را بررسی می کنیم. این بدان معناست که اولین وظیفه ما باید این باشد که به درون خود بنگریم و از چشم انداز درونی و تفکر معمول خود آگاه شویم زیرا اگر واقعاً می خواهیم تغییری در دنیای بیرون ببینیم، ابتدا باید تغییری را در خود پرورش دهیم. وقتی نسبت به تأثیر انگیزههای بیولوژیکی، رفتارهای غریزی و برنامههای فرهنگی خود کور باشیم، تفکر ما ممکن است نامتعادل شود. بنابراین باید تعادل را در تفکر و جامعه خود بازگردانیم تا مشکلات روزگارمان حل شود. با ایجاد تعادل و یکپارچگی بیشتر در دنیای درونی خود، می توانیم این هماهنگی درونی را در دنیای بیرون بیان کنیم و آن را با دیگران به اشتراک بگذاریم. به همین ترتیب، این یک پیشرفت طبیعی است که تعادل یک دیدگاه درونی متعادلتر را به تفکر خود وارد کنیم، و از این طریق، همه از جمله خودمان سود میبرند. فکر کردن هم با قلب و هم با سر: وقتی به نحوه تفکر خود فکر می کنیم، معمولاً آن را با مغز یا ذهن خود مرتبط می کنیم. با این حال، یکی از نیرومندترین تغییراتی که میتوانیم در طرز فکرمان ایجاد کنیم، یافتم این است که عقل عقل را با شفقت قلبی متعادل کنیم. با انجام این کار، به خودمان بهترین فرصت را میدهیم تا با چشماندازی وسیعتر و در نظر گرفتهتر به زندگی نزدیک شویم، چشماندازی که آرامش، ثبات و دید بلندمدتتری نسبت به آینده فراهم میکند. ترکیب خرد سر و مهربانی قلب به عنوان دو بال پرنده عمل می کند که به طور یکپارچه با هم کار می کنند تا نتایج بهتری را در همه زمینه های زندگی ما ایجاد کنند. علاوه بر این، همانطور که استعاره پرنده در حال پرواز نشان می دهد، با استفاده از سر و قلب به طور هماهنگ، افکار ما به سمت بالا بالا می روند و از حالتی بالاتر و سبک تر شروع به فکر و عمل می کنیم.1 ایجاد تعادل بین مردانه و زنانه: زمان آن رسیده است که تعادل را اصلاح کنیم و ورودی های مردانه و زنانه را به تعادل برگردانیم. این در تمام سطوح جوامع، سازمانها، دولتها، جوامع و خانههای ما ترجمه میشود. ما میتوانیم این کار را با احترام و ارزش گذاشتن به سهم زنانه انجام دهیم، نه به عنوان بهتر یا برتر از مردان، بلکه به عنوان شایستگی و قدرت مکمل. تعادل یک حالت طبیعی است. با از بین بردن قدرت زنانه و حذف آن از جایگاه ذاتی خود در فرهنگ هایمان، خود را از تعادل خارج کرده ایم و پیامدهای فاجعه باری به همراه دارد. همه ما رنج کشیدهایم – مردانه، زنانه، محیطزیست و همه موجودات زنده دیگر. این زمانی آغاز شد که نیروی مردانه نامتعادل تولید، رقابت، بسط، پاداش و تفکر کوتاه مدت دیگر با توزیع پرورشی تر متمرکز بر رویکرد محافظه کارانه، پایدار و بلندمدت زنانه تعدیل نشد. تعالی: امید من برای آینده این است که هر یک از ما انسانیت خود را به همه موجودات زنده تعمیم دهیم، ارزش و ارزش آنها را درک کنیم و به حق آنها برای زندگی ایمن، وحشی و آزاد احترام بگذاریم. امیدوارم بتوانیم تک تک خود را روشن کنیم، حمایت خود را از سازمانهای حفاظتی که کارهای خوبی انجام میدهند بیفزاییم و برای ایجاد تغییرات و برداشتن گامهایی که همه میدانیم ضروری هستند، به هم بپیوندیم. اکنون زمان آن است که انسانیت خود را پیدا کنیم، از زیست شناسی، فرهنگ و گذشته قبیله ای خود فراتر برویم و نور انسانیت واقعی را در جهان بگسترانیم. زمانی برای تلف کردن وجود ندارد. MB: کتاب شما چه تفاوتی با کتابهای دیگری دارد که به برخی از موضوعات کلی مشابه میپردازند؟
منبع: هری هرینگتون، بنیاد طبیعت بورنئو/با اجازه..
LC: این کتاب بشریت را از منظر یک نخستی شناس بررسی می کند و اذعان می کند که انقلاب های کشاورزی و صنعتی بسیار جدید هستند که نمی توانند بر شخصیت ما تأثیر بگذارند. بنابراین، ما شکارچیانی هستیم که هنوز در محیط جدیدمان ناکارآمد هستیم. من همچنین از درکی آمده ام که نیازی به توضیح تکامل خودآگاهی ندارد. برخلاف این دیدگاه «فیزیکالیسم»، من به ایده آلیسم معتقدم، جایی که واقعیت وابسته به آگاهی جهانی است.
MB: آیا امیدوار هستید که وقتی مردم بیشتر در مورد پستانداران دیگر می آموزند، با آنها و انسان های دیگر با شفقت و احترام بیشتری رفتار کنند؟
LC: من به امید اعتقادی ندارم من معتقدم امید همیشه همراهش، ناامیدی است، و بنابراین فقط یک چسب زخم موقت است. من در عوض عشقی را ترویج می کنم که به طور طبیعی دیگران را به هم متصل می کند، ارتباط برقرار می کند و غنی می کند.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/743093/یافتن-انسانیت-ما--تکامل-ذهن-میمون-انسان