هماوردی دوباره «خیر» و «شرّ» در زمانه اکنون؛ غزه، آزمونی برای عیار انسانیت ما
دوشنبه 14 آبان 1403 - 19:48:29
|
|
پیام خراسان - بیتردید جنگ، نازیباترین صحنهای است که بشر در تمام طول تاریخ خود با آن مواجه بوده؛ مصافی خونین که گاه از برای کشورگشایی و گاه برای غنیمت و زیادت در داراییها، و گاه برای اطفای یک تمنای فروخفته در روان، هزارانهزار انسان را به کام مرگ کشانده و انبوه ویرانیها را برای آیندگان به میراث گذاشته. کتاب تاریخ مشحون از اسامی خودکامگانی است که چه بسیار بیگناهانی را که به قربانگاه امیال ناپاک خویش کشاندند و چه بسیار، چراغهایی که به خاموشی گراییدند. آری! تاریخ، تفرعن، تکبر، تجبر، و قساوت بدنامان بداندیش زشتسیرت دوران را هیچگاهبه فراموشی نخواهد سپرد؛ چه بسیار است سیاهه جنایتی که دستان ناپاک فرعونها، نرونها، کالیگولاها، پل پوتها، هیتلرها و دیگران از این طایفه خونریز و سفاک که بدان مرتکب شدهاند؛ چه بسیار عمارتها که ویران کردهاند و چه بسیار مردمانی که قربانی شهوات پایانناپذیراین سنگدلان شدهاند. قصه پر غصه درد و رنج انسان، گویی پایانی ندارد. تاریخ را میتوان چنین پنداشت که بر مدار تکرار نشسته است تا همچنان از جرم و جنایت و قساوت بیپایان طاغیان سرکش مست از قدرت بنویسد و از خوندلهزارانهزار نفس محترم از کودکان و زنان و سالخوردگان که بی آن که سهمی از موهبت زیستن بیابند، غبار سنگین مرگ بر دیدگان خود نشسته بینند، حکایت کند. اگر تا کنون، از خواندن کتاب تاریخ، عمق سبعیت و تاریکدلی این جانیان زشتخو به باورمان نیامده، شوربختانه امروز سطور کتاب تاریخ در پیش روی ما در حال نوشتن است؛ کافیست چشم بگشاییم و ببینیم که دوباره شاهد تکرار همان جنایتها هستیم و تکرار همان قساوتها؛ دوباره نرون بر تخت سلطنت نشسته و فرعون بر کرانه نیل به صید کودکان بیگناه بازآمده! آری! دوباره هنگامه آن شده تا هابیل به قربانگاه حسادت و خودکامگی قابیل کشانده شوند؛ آری! دوباره از قتلگاه کربلای غزه و لبنان خون حسین (ع) میجوشد و دیری است که یزدیان زمانه، قصد صید درّ درخشنده حسین، وارث آدم کردهاند! و ما سالهاست که بر حسین؛ همان شهید جاوید؛ مویههامیکنیم و در عزایش، نهیب «یا لیتنا» سر مینهیم! این روزها، سطور کتاب تاریخ نه در غیاب ما که در برابر چشمان ما در حال رقمخوردن است و ما همچنان همان مدعیانی پر صدایی هستیم که همچون همیشه در میدان قضاوت، تنها جانیان را محکوم کردهایم و گاه بغضی از برای قربانیان در گلو نشاندهایم و نه چیزی بیشتر؛ چراکه آموختهایم که طعن بر قربانیان بریم و آن خفتگان در تاریخ را چنین پر غرور به محکمه خود کشانیم که چرا ایشان فریاد نشدند بر کاخ ظلم دوران خود؟ چرا تیری نشدند بر آفتاب عمر ننگین ظالم؟ سپس محکومشان کردیم که اینان خود به دست خود، خویشتن خود را به دامگه نیستی کشاندهاند! آری! بشر از کتاب تاریخ به اشتباه آموخته که سهم او در زمانه اکنون تنها مذمت بردنبر ظالمین است و گاه، اشک و آهی روان ساختن از برای قربانیان! همیشه اشک و صدای شیون و شِکوه بر جنایت بلند بوده و ممدوح؛ حزنی که قامتت را استوار نگرداند به چه کار آید، جز فزونی غمی بر غم دیگر؟! به باورم این چنین باشد که اندوه امروز بشر از آن روست که هیچگاه انسان را نیاموختهاند که در صفحات تاریخ، درس مقاومت بیاموزد و هنر ایستادگی؛ درس رشادت بیاموزد و قامت در برابر همت والای اسطورگان مقاوم تاریخ به احترام خم نماید. همین غفلت نابخشودنی از مسئولیت ما در برابر تاریخ است که تکرار آن را موجب آمده!اگر چنین نبود، پس از چه روست که طاغیان تاریخ دوباره زنده شدند و سیل جنایتها براه انداختهاند؟ به کدامین گناه، دوباره قتلگاه بیگناهان، سیلی از خون به خود روان دارد؟! آری! قصه همان است که بود؛ قساوت قاتل و غفلت و تغافل ما! به باورم امروز آنچه در غزه و لبنان در جریان است، یادآور تکرار مظلومیت انسان است در برابر طوفانی از خودپسندیها و خودبرتربینیهای فراعنه دوران! امروز غزه، تکرار عاشوراست! امروز صدای مظلومیت حسین (ع) از آسمان و زمین غزه بلند است! امروز لبنان و غزه، مرز بین یک جهان معصومیت است با یک جهان ناپاکی و تعصب جاهلانه شیاطین پر حیلت و شرور بنی صهیون. ساکنان خموش و خفته در تاریخ، راوی سرگذشت بشر برای امروز ما بودند و ما، راقم سطور کتاب تاریخ این روزگاران برای آیندگان! دیروز اگر آن خفتگان در تاریخ، آن هنگام که حسین (ع)؛ این نفس محترم و آبروی انسانیت؛ را به قربانگاه میکشاندند، فریادرسی میشدند از برایش، محکمه تاریخ دیگر داغ مهر بدنامی را بر پیشانیشان نمینشاند و داستان کوفه و بدعهدی کوفیان، نام فصلی از کتاب تاریخ بشر نمیگشت. امروز نوبت به ما رسیده تا آن گونه که شایسته میپنداریم که در کتاب تاریخ روایت شویم، بودنمان را فریاد برآوریم. بشر امروز از هر مسلک، مرام، عقیده و مذهب، در برابر قضاوت تاریخ نشسته است. امروز دفاع از مظلومان در غزه و لبنان، دفاع از تمام انسانیت مورد ظلم واقع شده است در تمام طول تاریخ! امروز دفاع از بیپناهان غزه، دفاع از تمام آن نفوس محترمی است که بینام و بینشان به ورطه نیستی کشانده شدند. امروز دفاع از دردمندان غزه، مرهمی است بر تمام زخمهای انسان. امروز هنگامه آزمون انسانیت ماست! امروز همان روزی است که باید بیاموزیم گر چه جنگ تلخ است و ویرانکننده، ولی روی دیگری دارد شایسته ستایشگری! پرده دیگر جنگ، حماسه مقاومت مردان و زنانی است پولادین اراده! روی دیگر جنگ، حماسه شیرمردان و دلیرزنانی است که غریبانه در سنگرها ماندند و قهرمانانه جان در راه هدف قربان ساختند. امروز و با گذار از یک سال جنایت و ویرانگری خصم لئیم و فرعون جنایتکار و نرون خونریز عصر ما، اسرائیل غاصب، در ارض مقدس فلسطین، به نظر بیش از هر نقطه از تاریخ، وجدان بشر از درندگی جانیان به ستوه آمده و ظلم ظالمین از دیدگان به کنارهای ننشسته! جامعه بشری اینک بهدرستی خود در محکمه وجدان بیدار تاریخ یافته و گویی فطرت پاک خود را مخاطب این کلام پیامبر خاتم - که درود بیپایان خداوند بر او و خاندانش باد -دانسته که آن بزرگمرد فرمود: «یَقُولُ اَللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): اِشْتَدَّ غَضَبِی عَلَىٰ مَنْ ظَلَمَ مَنْ لاَ یَجِدُ نَاصِراً غَیْرِی؛ خداوند میفرماید: خشم من شدت مییابد بر کسى که به فردى ستم کند که جز من یاورى ندارد.» امروز روز شُکوه مقاومت است و هنگامه تکریم و تعزیز مقاومان. امروز زمانه ماست! امروز خورشید ظلم طواغیط به کرانه آمده و اینک لشکریان جهالت و تعصب در مغرب عمر ننگین خویش در باتلاقی از خون گرفتار آمدهاند! بکوشیم تا فردا آن گونه روایت شویم که همگان به احتراممان بایستند و کتاب تاریخ ما را به افتخار و با صدای بلند بخوانند.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/757309/هماوردی-دوباره-«خیر»-و-«شرّ»-در-زمانه-اکنون؛-غزه،-آزمونی-برای-عیار-انسانیت-ما
|