پیام خراسان - بیشتر داستان کتاب در باغ کیانوش میگذرد. اما سیری که از تخیلهای سورئال به چالشهای واقعی در فیلم طی میشود، تعقیب و گریزها، و گرهافکنیهای مداوم، فیلم را ماجراجویانهتر از کتاب کرده است.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر اقتباس سینمایی از کتابها را میتوان در سه دستهی اقتباس لفظ به لفظ، وفادار و آزاد تقسیمبندی کرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
بر این اساس، فیلم باغ کیانوش اقتباسی آزاد از کتاب است. باغی که بزرگ و رازآلود است. تعداد کمی از اهالی روستا توانستهاند به باغ او وارد شوند. حالا عروسی یکی از خویشاوندان کیانوش در روستاست و بچهها میخواهند از فرصت استفاده کنند و زمانی که کیانوش در مراسم است، به باغ او بروند. آنها در باغ کیانوش چیزهایی میبینند که تصوراتشان را تغییر میدهد.
کنشگری کودکان در کتاب، تنها حمزه و عباس نقشآفرینی میکنند. اما در فیلم تیمی از بچهها شکل گرفته که هر کدام نقشی در گرهگشایی دارند. حمزه نقشه میچیند، عباس اجرایی بودن آن را از مسیرهای مختلف میسنجد. سپس هر کدام از اعضای تیم بچهها، در این نقشه با مهارتی که دارد، کنشی موثر انجام میدهد. تیم آنها به همراه کیانوش، به یک تیم برنده تبدیل میشود.
نسبت کیانوش با دشمن
کیانوش کتاب، با خلبان عراقی مهربان است. از ابتدا که او را از بالای درخت نجات میدهد تا پایان که واسطه میشود تا مردم روستا به او صدمهای نزنند. خلبان عراقی در پایان که اسیر میشود، از این رفتار کیانوش متحول شده، او را عمو خطاب کرده و در آغوشش میگیرد. کیانوش کتاب که او را از قبل به عنوان فردی ترسو و بخیل میشناسیم در انتها راضی به آتش زدن قسمتی از باغش میشود تا از دست خلبان نجات پیدا کنند. کیانوش کتاب در انتها به عمو کیانوش تبدیل شده است.
اما تصویری که از کیانوش در ابتدای فیلم شکل میگیرد، شخصیتی رمزآلود، گوشهگیر و تنهاست. بچهها از او میترسند و فکر میکنند ترسو است که از جبهه فرار کرده. او خود را به دلیل تنها گذاشتن رفیقش، مقصر میداند و با کنارهگیری از مردم، میخواهد خودش را تنبیه کند. چنین شخصیتی در انتها به دوست و حامی بچهها تبدیل میشود. او در پایان جان پسر رفیقش را نجات میدهد. انگار قرار بوده کیانوش از جبهه برگردد و ناجی حمزه و مردم روستا باشد. نسبت کیانوش با خلبان هم دشمنی است و این مرز مشخص توانسته او را به مختصات یک قهرمان نزدیکتر کند.
قصه موازی کتاب و فیلم داستانی موازی در کتاب و فیلم وجود دارد که همزمان با قصهی اصلی پیش میرود. این داستان در کتاب به جنگ جهانی اول برمیگردد و در فیلم به جنگ تحمیلی. در کتاب، تپهای در مسیر باغ کیانوش هست که حمزه هر زمان نگاهش به آن میافتد، حرفهای پدربزرگش را به یاد میآورد. پدربزرگ در سالهای 1321 و 22، بچهای مانند حمزه بوده. زمانی که ایران به اشغال قوای متفق درآمده و سربازان روسی بر این تپه در روستا مستقر شده بودند. آنها آذوقهی یکسال مردم روستا را برای خود انبار کرده و اجازه نزدیک شدن مردم به تپه را نمیدادند. کربلایی نوروز، بچهها را برای جمعآوری اطلاعات به آن تپه میفرستد و نقشهای میکشد که با کمک اهالی ده، سربازان روسی را از روستا بیرون کنند. داستان موازی فیلم مربوط به کمی قبل است. پدر حمزه از جبهه برنگشته و همه میگویند کیانوش که بهترین دوستش بوده، او را تنها گذاشته و فرار کرده است. این داستان که در قالب انیمیشن روایت میشود، از ماجرای گردان کمیل و ابراهیم هادی نشان دارد. کیانوش که برای تنها گذاشتن رفیقش، خود را سرزنش میکند، حالا با پسر دوست خود و بچهها، تیمی تشکیل میدهند تا مردم روستا را نجات دهند.
پایانی غیرواقعی داستانی موازی در کتاب و فیلم وجود دارد که همزمان با قصهی اصلی پیش میرود. این داستان در کتاب به جنگ جهانی اول برمیگردد و در فیلم به جنگ تحمیلی. در کتاب، تپهای در مسیر باغ کیانوش هست که حمزه هر زمان نگاهش به آن میافتد، حرفهای پدربزرگش را به یاد میآورد. پدربزرگ در سالهای 1321 و 22، بچهای مانند حمزه بوده. زمانی که ایران به اشغال قوای متفق درآمده و سربازان روسی بر این تپه در روستا مستقر شده بودند. آنها آذوقهی یکسال مردم روستا را برای خود انبار کرده و اجازه نزدیک شدن مردم به تپه را نمیدادند. کربلایی نوروز، بچهها را برای جمعآوری اطلاعات به آن تپه میفرستد و نقشهای میکشد که با کمک اهالی ده، سربازان روسی را از روستا بیرون کنند.
در پایان کتاب، خلبان عراقی متحول و از بمباران مردم در همدان و تیر زدن به عباس پشیمان میشود. و در فیلم آن کسی که موجب میشود گره پایانی باز شود، شخصیتی خرافاتی شبیه به گرگینه هاست.
کتاب و فیلم هردو پایان واقعی ندارند. کتاب خلبان قاتل عراقی را احساساتی تصویر کرده و راهی که فیلم از تخیل کودکانه به جدیت بزرگسالی طی میکند، با نمایش خرافاتی در روستا به اتمام میرسد که نمیتوان آن را پایانی منطقی برای این سیر دانست.
خلاقیتهای فیلم بیشتر داستان کتاب در باغ کیانوش میگذرد. اما سیری که از تخیلهای سورئال به چالشهای واقعی در فیلم طی میشود، تعقیب و گریزها، و گرهافکنیهای مداوم، فیلم را ماجراجویانهتر از کتاب کرده است. هر کدام از اعضای تیم بچهها مهارتی دارد که بهخوبی در پازل حل مسائل فیلم استفاده شده است. همچنین داستان موز، از ابتکارات فیلمسازان است که جنبهای طنز به فیلم بخشیده.
فیلم از کتاب جلوتر است و این پیش رفتن در قسمتهایی، به غلو هم منجر شده. مثلا دیجیای که در عروسی روستایی در دهه 60 خارجی میخواند، در کتاب نیست و عروسی کتاب سنتیتر و واقعیتر از فیلم تصویر شده است.
در فیلم داستانها و اشخاصی اضافه شده، که در کتاب اثری از آنها نیست. بنابراین باید این اقتباس را در دسته آزاد در نظر گرفت. اما اینکه فیلم به کتاب وفادار نبوده را نمیتوان امتیازی منفی برای آن دانست. از طرفی نمیتوان تاثیر داستان کتاب را در موفقیت فیلم نادیده گرفت. فیلمسازان از امتیاز قصهای موفق در پسزمینهی اثر خود استفاده کرده و آن را پروبال دادهاند؛ و این از ظرفیتهایی است که انواع اقتباس میتواند پیش روی فیلمسازان قرار دهد.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/761545/باغ-کیانوش-در-فیلم-پربارتر-است--بررسی-تطبیقی-فیلم-و-کتاب