پیام خراسان - به گزارش خبرنگار مهر، رمان نوجوان «زندگی من در تنگ ماهی» نوشته باربارا دی بهتازگی با ترجمه بیتا ابراهیمی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دویستوپنجاهوچهارمین عنوان «رمان نوجوان» است که اینناشر چاپ میکند.
باربارا دی نویسنده اینکتاب دارای مدرک کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه یِیل و دانشجوی نیمهکاره رشته حقوق از دانشگاه شیکاگو است.
او تحصیل در رشته حقوق را رها و ازدواج کرد. از وقتی هم فرزندش به سن مدرسه رسید، نوشتن داستان برای نوجوانان را شروع کرد. او 11 کتاب برای نوجوانان در کارنامه دارد و جوایزی را هم بهخاطرشان به دست آورده است. او با همسر و سهفرزندش در نیویورک زندگی میکند.
از ایننویسنده پیشتر رمان «کمی تا قسمتی معمولی»، با ترجمه محبوبه نجفخانی توسط همینناشر چاپ شده است. «کمی تا قسمتی معمولی» درباره دختر نوجوانی بود پس از دو سال مبارزه با بیماری سرطان خون، آماده برگشتن به زندگی معمولی و دبیرستان است. اما همکلاسیها با او رفتاری متفاوت دارند و طوری با او روبرو میشوند که گویی قرار است هرلحظه اتفاقی برایش بیافتد. «کمی تا قسمتی معمولی» سال 2017 چاپ شد.
«زندگی من در تنگ ماهی» هم که سال 2020 منتشر شد، درباره زندگی یکدختر نوجوان دیگر با نام زینی است که گویی یکبمب در خانوادهاش منفجر شده و همهچیز را به هم ریخته است. گابریل برادر زینی، دچار بیماری اختلال دوقطبی شده، مادرش دیگر مثل قبل نیست و پدرش هم کمتر در خانه حاضر دارد و تازه هر دو به او گفتهاند اینوضعیت یکمساله خصوصی است و زینی نباید درباره بیماری گبریل با کسی حرف بزند. در اینوضعیت که خانه و خانواده به هم ریخته، دوستهای زینی هم از او ناراحتاند و نمیداند باید چه کند! به همیندلیل حس میکند مثل یک خرچنگ یا ماهی در تنگ گیر افتاده است.
رمان پیشرو قصه بههمریختن روابط اجتماعی زینی است و نویسنده اثر ضمن تشریح وضعیت یکبیمار دوقطبی، راههای تسکین و تابآوری دختری 12 ساله را در مواجهه با اینمشکل، برای مخاطب روایت میکند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مطمئن بودم خانم مولینا میخواهد بهخاطر رفتارم در گروه خارچنگی توبیخم کند. اما او صبر کرد همه از اتاق بیرون بروند و بعد با لبخندی برگشت سمت من. گفت: «واقعا این تحقیق خارچنگی رو دوست داری، مگه نه.»
سریع گفتم: «بله. و متاسفم که رفتارم مودبانه نبود. درباره شناپاها هم پز دادم. من کلی توی اینترنت دربارهشون خونده بودم ...»
«هیچوقت بهخاطر شوقی که به کار علمی داری عذرخواهی نکن. بهخاطر این نمیخواستم باهات حرف بزنم.» چشمانش برق میزدند. «زینی، تا حالا اسم آزمایشگاه دریایی گروه آبی رو شنیدی؟»
سر تکان دادم که نه.
«خب، اونها هر تابستون برای بچههایی که واقعا به زیستشناسی دریایی علاقهمندن یه برنامه چهارهفتهای دارن. یهجور اردو حساب میشه، و بچهها کارهای تحقیقاتی واقعی انجام میدن، و کاملا هم مجانیه، چون بودجه خوبی دارن. بهش علاقه داری؟»
شوخی میکرد؟ «آره، منظورم اینه که بله، صد در صد!»
اینکتاب با 288 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 255 هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6344438
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/805187/چاپ-یکرمان-نوجوان-دیگر-از-باربارا-دی؛-قصه-تابآوری-دختری-که-برادرش-بیمار-است