انتخابهای محمود دولتآبادی از هزار و یک شب | عشق، هنر و موسیقی در کتاب «آوردهاند که…»
دوشنبه 1 بهمن 1403 - 12:30:53
|
|
پیام خراسان - آفتاب نو، کتاب «آوردهاند که…» گزیدهای از کتاب «هزارویکشب» اثر عبداللطیف طسوجی به انتخاب و مقدمه محمود دولتآبادی، نویسنده معاصر است که با تصویرگری فرشید پارسیکیا اخیراً از سوی انتشارات وزن دنیا منتشر و به تازگی تجدیدچاپ شده است. اولین نسخه کتاب هزار و یک شب در زمان محمدشاه، پسر ناصرالدینشاه و توسط عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده است. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان این ترجمه با نام کتاب هزار و یک شب و با چاپ سنگی در تبریز منتشر شد که البته بسیار کمتر از داستانهایی بود که در کتاب هزار افسان بوده است. در قرن هجدهم میلادی کتاب هزار و یک شب برای اولین بار وارد اروپا شد و در سال 1855 به انگلیسی ترجمه شد. انتخاب و مقدمه دولتآبادی از این اثر فاخر، ویژگیهایی دارد که او در مقدمه کتاب به بخشی از آن اشاره کرده و آورده است: «پس این حکمت حیاتبخش هزارویک شب یعنی زندهماندن زنِ محکوم به مرگ از برکت افسانهسازی و افسونگری، نکتهی مهمی است که افسون و افسونگریها و جادوگریها و خیالپردازیهای بسیار دور از واقعیت را توجیه میکند… در این مجموعه دید و نگاه من به انتخاب قصهها سه محور اساسی دارد، به دور از توهمات افسونگرانه و آن سه محور عبارت است از عشق، هنر و موسیقی، طنز… بدیهی است عشقهایی که در این کتاب به حکایت درآمده بسیار شدید و در زمره همان عشقهای افسانهای است که نمونه منفی آن لیلی و مجنون است و نمونه نیرومندتر و صادقانهتر در این قصهها هست. همچنین خاندان موصلی که پهنای نزدیکتر به واقعیت را در این کتاب به خود اختصاص دادهاند، که هنرمندان موسیقی هستند و نیک بوده که به آنها در این گزیده پرداخته شود و حیف میبود که جوانان ما از این قریحه و نبوغ موسیقایی که در زمان خودش شهر و دیار مربوطه را فتح کرده بود، بیخبر بمانند. دیگر خاندان برمکیاناند که این خاندان از خراسان بزرگ ابتدا به شام کوچانده میشوند و سپس به بغداد و وزارت و صدارت و سلطنت را میآموزند و خود قربانی استبداد هارونی میشوند. البته به سعایت یک خاندان ایرانی دیگر به نام خاندان «بوسَهل» و این فاجعهای است که گرچه پیش از آن در تاریخ ما بیسابقه نبوده است، بعد از آن به تناوب این رقابت حسدورزانه و بخیل موجب قربانیشدن همه سران مدبر و مقاوم ایران شده بوده است. یعنی رقابت کینهتوزانه بین خاندانها، بین شخصیتها، بین نیروهای قدرتیافته در لایههای فرازین اجتماعیِ هر زمان مثل بابک و افشین، مثل آنچه در دوره غزنویان میان حَسنک وزیر و بوسَهل زوزنی رخ میدهد و بین اَحمد مِیمَندی و بوبَکر حَصیری و این کینهورزیهای جاهطلبانه کماکان ادامه یافت تا روزگار ما همچون تنافر میان محمد مصدق با قوامالسلطنه موسوم به جناب اشرف، و یکی از اسناد معتبر آن در کتاب بوالفضل آمده است به آشکاری چنانچه در جای خود توانسته مایه تخریب یک نظام حکومتی بشود. به این ترتیب، امیدوارم گزینش این مجموعه پربیفایده نباشد، سهل است که مفید هم بیفتد؛ خاصه در میان جوانان و نوجوانان. گرچه میتواند به صورت کتابی بالینی برای پایان شب و هنگام خواب برای سالمندان نیز بد نباشد، بیآنکه از دیو و پری و اغراقهای دور از باور در آن آمده باشد.» دولتآبادی معتقد است؛ جنبههای طنز و شوخی در این داستانهای منتخب دیده میشود. این داستانها بیشتر جنبه عاشقانه دارند. همچنین این داستانها به شخصیتهای موسیقیدان و موسیقینواز دوران خلافت هارونالرشید و همچنین شخصیتهای سیاسی و ایرانی آن دوره یعنی برمکیان پرداخته است. محمود دولتآبادی درباره جایگاه کتاب«آوردهاند که…» در میان نسل جدید کتابخوانهای ایرانی گفته است: «موضوع قصه، انسان است. قصه جنبههای گوناگون دارد و بیشتر آشنایی جوانان با آنهاست. جوانان ما گرفتار اینترنت و شبکههای اجتماعی شدهاند. این کتاب در واقع پیشنهادی ادبی در مقابل چیزهای فراوانی است که در اینترنت در دسترس جوانان است.» منبع خبر: همشـهری آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/810982/انتخابهای-محمود-دولتآبادی-از-هزار-و-یک-شب-|-عشق،-هنر-و-موسیقی-در-کتاب-«آوردهاند-که…»
|