پیام خراسان - کتاب «عایده» یک متن نیست، یک مسیر است؛ سبک زندگی مادری را نشان میدهد که قهرمان است و قهرمان تربیت میکند و شهیدپرور است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دیدار اخیر جمعی از بانوان کشور با رهبر انقلاب در میلاد حضرت زهرا(س) یک میهمان متفاوت داشت. میهمانی از ضاحیه لبنان، منطقهای که با وجود بمبارانهای پیاپی رژیم صهیونیستی، زانو نزد.
سرزمین سروهای استوار و خاکی که به خون شهدا و شهید سیدحسن نصرالله متبرک است.
بانو عایده سرور، مادر شهیدان علی عباس و محمدعلی عباس، متولد 1971 است. داستان زندگی او نمونهای است از زندگی مادران لبنانی که بیواهمه از های و هوی صهیونیستها، در مکتب مقاومت فرزندان خود را پرورش میدهند. اموهبهایی که اسرائیل را به زانو درآورده و جهانیان را محو تماشای صبر و استقامت خود کردهاند. داستان زندگی او اخیراً در کتابی با عنوان «عایده» به قلم محبوبه سادات رضوینیا نوشته و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. اگرچه چند دهه از تشکیل جبهه مقاومت میگذرد، اما این کتاب جزو معدود آثاری است که به معرفی شهدای جبهه مقاومت در لبنان و در نگاهی کلی به معرفی یک سبک زندگی میپردازد. این اثر روایت زندگی شهید 17 ساله لبنانی، شهید «علی عباس اسماعیل» و مادر اوست.
تولد «عایده» در بازار کتاب ایران، تولد مبارکی است تا مخاطب فارسیزبان فراتر از اخبار خشک این روزها، لبنان را به نظاره بنشیند و از زوایای مختلف به کشور سروهای ایستاده بنگرد.
انتخابهای سخت «عایده»
محور اصلی کتاب، روایت عایده است؛ روایت انتخابهای این زن بر سر دو راهیهای مهم زندگی. عایده زنی مستقل است، این را میتوان از استقلال فکر و انتخاب او برخلاف اعتقادات خانوادهاش فهمید؛ آنجا که قدم گذاشتن در راه مقاومت و همراهی با حزبالله را علیرغم اما و اگرهای قوم و خویش، انتخاب میکند. او در مصاحبهای در اینباره گفته است: هنگامی که همسرم به خواستگاری من آمد، اولین چیزی که به او گفتم این بود که نمیخواهم با یک شخص عادی ازدواج کنم، بلکه میخواهم با یکی از جوانان مقاومت اسلامی ازدواج کنم. میخواستم فرزندانم مقاوم و یار و یاور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند.
خواستگاران زیادی قبل از همسرم آمدند که آنها را رد میکردم. خانوادهام میگفتند چرا؟ چون در مقاومت نیست؟ پدرم میپرسید که تو یک مجاهد میخواهی؟ میگفتم بله. مادرم هم میگفت که نه! مجاهد شهید میشود و تو هنوز کمسنوسال هستی. من میگفتم اگر مجاهد نباشد من او را اصلا نمیخواهم. لذا از ابتدا به همسرم گفتم که من تو را میپذیرم چون مجاهد هستی.
آخرین وداع
عایده پای انتخابهای خود میایستد و برای آن هزینه میدهد. این را هم میتوان از لحظات پایانی حیات دنیوی فرزندش «علی» فهمید، آنجا که پس از دعای مادر در حرم امام رضا(ع) در حالی که در محاصره داعش بود، به شهادت رسید و عایده استوار، خبر شهادت فرزندش را به همسرش داد: میگفت مادر من تشنهام. به او میگفتم که من به وضعیت تو غبطه میخورم. گفت غبطه میخوری که تشنهام؟ گفتم غبطه میخورم که اگر در این وضعیت و در این هوای گرم تشنه به شهادت رسیدی، تو و علی اکبر فرزند امام حسینعلیهالسلام شبیه هم خواهید بود و امام حسین(ع) را مواسات خواهی کرد. خوشا بهحال تو پسرم علی.
رضوینیا برای ثبت خاطرات عایده زمان زیادی را صرف کرد؛ بخشی از مصاحبههای کتاب در مشهد و بخش دیگر در لبنان گرفته شد. در نهایت کتاب، معرف شخصیت زنی است که میتوان آن را نمایندهای از زنان جنوب لبنان و ای بسا، زنان مناطقی دانست که برای استقلال خود، مقاومت کردند.
رضوینیا در گفتوگو با تسنیم، درباره وجوه متمایز شخصیت عایده گفت: شخصیت عایده از چند وجه قابل تأمل است؛ نخست آنکه او از کودکی یک دختر شجاع، مقاوم و جسور بود و این جسارت را میتوان در انتخابهای مختلف زندگی عایده مشاهده کرد. مسیر زندگی عایده پر از گزینشهای بزرگ است و او در تمام این مراحل، این صفات را به خوبی نشان میدهد.
او ادامه داد: نکته دیگر، الگو گرفتن از کسانی است که به عنوان رهبر یا پیشوای دینی مطرح بودهاند. خیلی خوب میشود از کودکی عایده این تأثیرپذیری را از آدمهایی که خود شخصیت مقاوم و شجاعی داشتند، مشاهده کرد. از جمله این شخصیتها، امام خمینی(ره) و امام موسی صدر هستند که بر زندگی عایده و باورهای او تأثیرگذار بودهاند. او برای اینکه در زندگی چگونه انتخاب کند و چطور راهی را که انتخاب کرده، بپیماید تا به مقصد برسد، از این بزرگان الگو گرفته است.
«عایده» یک متن نیست، یک مسیر است
به گفته رضوینیا؛ البته مطالب مطلب مهم دیگری هم بود که برایم جذابیت داشتند و میخواستم مخاطب با آنها رو به رو شود، به همین دلیل «عایده» کتابی نیست که صرفاً درباره یک مادر شهید نوشته شده باشد. عایده همچنین میخواهد اطلاعاتی درباره روز و روزگار لبنان به ما ارائه بدهد؛ از جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم و دین و مذهبش گرفته تا جنگهایی که لبنان در سالهای مختلف با آن مواجه بوده است؛ از جنگهای داخلی، جنگ با اسرائیل و داعش و ... .
5 هزار روز در برزخ؛ روایتهایی از درون زندانهای اسرائیل رضوینیا «عایده» را معرف یک سبک خاص و پرچالشی از زندگی معرفی و اضافه کرد: کتاب ضمناً به این موضوع میپردازد که چرا حزبالله شکل گرفت و چطور رشد کرد؟ از جمله شهدای آن چه کسانی هستند؟ جز اینها کتاب عایده تنها بازگو کننده یک روایت نیست، سبک خاص و پرچالشی از زندگی را هم نشان میدهد، سبک زندگی مادری که قهرمان است و قهرمان تربیت میکند و شهیدپرور است. اصلاً شاید بهتر باشد که بگویم «عایده» یک متن نیست، یک مسیر است؛ مسیر انتخابهای انسان صالح آخرالزمانی و تلاش و دغدغهاش برای رسیدن به عاقبتی سراسر خیر و برکت و نور. همان انسان منتظر و محبوب خدا.
قصه آشنایی عایده با امام موسی صدر
لبنان همیشه برای ما ایرانیها با چند مسئله پیوند خورده است. نمیشود از لبنان سخن بگوییم و امام موسی صدر در ذهن تکتک ما مجسم نشود. تأثیری که او بر زندگی شیعیان این کشور و دیگر اقشار لبنان داشت؛ آن هم در بحبوحه جنگهای داخلی و وضعیت اسفبار این کشور. عایده نیز از جمله کسانی است که در پرتو شخصت امام موسی صدر زندگی را جستوجو میکند و مسیر خود را مییابد: کتاب با قصه آشنایی عایده با امام موسی صدر آغاز میشود. دایی عایده قصه زندگی امام موسی صدر را برای او تعریف میکند و از این میگوید که چرا شخصیت امام موسی صدر در قلب و فکر همه دوست داشتنی و محترم است و برای او مراسم سالگرد برگزار میکنند. این آشنایی بارقهای می شود در زندگی عایده تا شروع مسیر زندگی خود را با الهام از شخصیت امام موسی صدر نشانهگذاری کند.
چرا حزبالله تشکیل شد؟
«عایده» از وجه دیگری نیز برای ایرانیها خواندنی است. این روزها که رسانههای غربی و برخی از رسانههای منطقهای تلاش دارند بر تقابل فرضی و برساخته میان لبنان و حزبالله دامن بزنند و بر طبل تفرقه بکوبند، خواندن «عایده» و دیگر کتابهای مشابه آن میتواند اطلاعات دست اول و محکمی را در اختیار مخاطب قرار دهد. اینکه حزبالله در چه شرایطی در لبنان شکل گرفت و چطور توانست آبرو و عزت را به لبنانیها ببخشد، از جمله موضوعاتی است که در خلال روایتهای عایده میتوان به آن رسید؛ بهویژه آنکه در کتاب نیز به این تقابلها اشاره شده است. رضوینیا در اینباره گفت: عایده خانوادهای دارد که همه عضو حزبالله هستند؛ از همسرش(عباس) گرفته تا پسرش (محمدعلی)، دخترش(فاطمه) و عروسش(زینب). این موضوع در کتاب بهخوبی مطرح شده است. از نزدیکان عایده کسانی هستند که او را به خاطر تمایل به حزبالله مورد سرزنش قرار میدهند، پرخاش میکنند که راه تو حزبالله است، چنین است و چنان و او فقط در یک کلام به همه منتقدان پاسخ میدهد و میگوید اگر حزبالله نبود، اسرائیل با چکمههایش روی اجساد همه ما راه میرفت.
این نویسنده افزود: این جواب دادن کوتاه و سریع است اما در طول زمان و تعاملاتش با چنین آدمهایی با رفتارش عشق به حزبالله را هم آرام آرام به آنها انتقال میدهد و آگاهیبخش است. او میداند که این تقابلها طبیعی است و اصلاً زندگی پر است از چنین رویاروییهایی و همانطور که گفتم از یک جایی به بعد دیگر این نگرشهای متضاد رنگ میبازد و به همراهی تبدیل میشود؛ به طوری که ما در کتاب میبینیم که وقتی عایده و همسرش با صبوری و استقامت در یاری حزبالله هیچ تزلزلی به خود راه نمی دهند، حتی عدهای از منتقدان را نیز با خود همراه میکنند و به این مسیر میآورند.
ارضهای مقدس بدون مرز
پس از طوفانالاقصی و حوادث بعد از آن، مانند شهادت برخی از شخصیتهای اصلی جبهه مقاومت مانند شهید یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله و دیگران، برای بسیاری از ایرانیها محرز شد که شناخت کافی از این بزرگان و جامعهای که در آن زندگی کردهاند، ندارند. نکاتی از زندگی این شهدا در این مدت مطرح شد که شنیدن آن برای بسیاری از ایرانیها تازگی داشت. این بیاطلاعی یا کماطلاعی در شرایط امروز آن هم پس از سالها تأکید بر مقاومت و اهمیت آن، قابل تأمل است. از این منظر کتاب «عایده» تاحدودی پر کننده این نوع خلأهاست و به نوعی سطرهای نانوشته از جبهه مقاومت را روایت میکند. رضوینیا با تأکید بر اینکه « شاید یکی از اصلیترین دلایل این باشد که تعداد کمی از محققان در این زمینه کار میکنند»، ادامه داد: از سوی دیگر، ما در این سالها به مسائلی بیشتر پرداختیم و به همین دلیل کمتر مجال یافتیم تا به دیگر حوزههای تخصصی مانند عراق، لبنان و فلسطین بپردازیم و به نوعی میتوان گفت که از این حوزهها جا ماندیم. به عنوان نمونه، بخش قابل توجهی از بدنه نشر در حوزه ادبیات مقاومت در این سالها مشغول روایت مدافعان حرم و مسئله داعش در سوریه بود؛ به همین دلیل آنطور که باید و شاید نتوانستیم به دیگر جبههها در ادبیات مقاومت بپردازیم. حالا که با اتفاقات یک سال اخیر خلأها و نقصها تا حدودی قابل دیدن است، میشود کارهای بزرگ و بیشتری کرد.
او با تأکید بر اینکه «پرداختن به نقش رهبران دینی و اعتقادی و مجاهد از جمله آنهاست»، اضافه کرد: آگاهی دادن در مورد زمین و نقش آن در هویت اقوامی که دین و اعتقادات مشترک دارند و به نوعی خاورمیانه سرزمین باورهای آنهاست خیلی مهم است. ما اغلب به موضوع انسان در جنگ پرداختهایم. ما فراموش کردهایم که فرهنگ ها و آداب و رسوممان بپردازیم. مثلاً اغلب مردمانمان حتی نمیدانیم که همه به یک روش نان میپزیم. تأکید باید بر این باشد که ما ارضهای مقدسی بدون مرز هستیم. در مقابله با داعش چطور یک مدافع ایرانی در جرفالصخر عراق خون پاکش میریزد، یا یک رزمنده لبنانی مثل شهید علی اسماعیل در قلههای قلمون سوریه شهید میشود یا یک مجاهد فلسطینی و یمنی و سوری و افغانستانی برای اعتقاداتی مشترک در راه خدا جان میدهند؟ پرداختن جغرافیای قلبی میتواند در مورد قلمرو جبهه مقاومت شناخت بدهد. آگاهیها ناقص است، اهمیت دادنها کسری دارد و روی دیگر سکه هم همانطور که گفتم نبود یا کمبود کسانی است که به طور تخصصی در این حوزه کار کنند.
این نویسنده با بیان اینکه «قوی نوشتن خوب است، اما پرمایه نوشتن چیز دیگری است»، یادآور شد: ادای احترام به مخاطب است تا جستوجوگری او تقویت شود. هم نویسنده و هم خواننده باید اهل بررسی و اکتشاف باشند.
«عایده» پس از دیدار این مادر شهید با رهبر انقلاب و سخنرانی متفاوتش مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته و در این مدت کم توانسته برای پنجمینبار روانه بازار نشر شود. از سوی دیگر، کتاب در این مدت در میان علاقهمندان لبنانی و عراقی نیز مطرح شده است. امید آنکه با ترجمه این اثر که صدایی است از هزاران صدای ناشنیده از زنان جبهه مقاومت و درگیر جنگهای پیاپی در این سالها، بتوان ادای دینی کرد به ساحت شهدا و مادران شهدا.
انتهای پیام/