پیام خراسان
چرا این بار دست‌های ترامپ مقابل ایران بسته است؟!
چهارشنبه 3 بهمن 1403 - 09:11:04
پیام خراسان - دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا در شرایطی از روز گذشته کارش در کاخ سفید را به عنوان چهل و هفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آغاز کرد که در احاطه چالش‌های داخلی و بین‌المللی عمده‌ای قرار گرفته است. ترامپ در داخل با آمریکایی به شدت متفرق و دچار شکاف روبرو است. 
به گزارش تابناک به نقل از فارس، اختلافات حزبی بر سر مسائلی مانند مسائل اقلیمی، انرژی، اقتصاد، بهداشت و مهاجرت بسیار بالاست و ترامپ بیش از آنکه بتواند به عنوان کلیدی برای حل مشکلات ظاهر شود احتمالا قفلی خواهد بود که کلاف مسائل را بیشتر در هم خواهد پیچید.
در سیاست خارجی، ترامپ به دنیایی کاملاً متفاوت با 4 سال پیش که کاخ سفید را ترک کرد پای می‌گذارد.
جنگ اوکراین، ائتلاف میان چین، روسیه و ایران به عنوان اصلی‌ترین قدرت‌های مخالف با ایالات متحده را از هر زمان دیگر مستحکم‌تر کرده؛ حمایت آمریکا از نسل‌کشی غزه به اعتراضات جهانی علیه واشنگتن ختم شده، کشورهای منطقه از جمله عربستان با توجه به عدم اطمینان از توان آمریکا برای حمایت از خودشان به سمت چین متمایل‌تر شده‌اند و نشانه‌های مهم‌تری از حرکت جهان به سمت نظمی نوین آشکار شده‌اند. در این میان، برنامه هسته‌ای ایران و نحوه برخورد با آن احتمالاً یکی از مهم‌ترین چالش‌های دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ خواهد بود. از اظهاراتی که نزدیکان ترامپ مطرح کرده‌اند اینطور برمی‌آید که او به دنبال احیای سیاست موسوم به «فشار حداکثری» خواهد بود که در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش آن را علیه ایران در دستور کار قرار داد.
در نگاهی کلی، به نظر می‌رسد پاسخ به این سوال که اجرای این سیاست بعد از خروج آمریکا از برجام تا چه اندازه موفقیت‌آمیز بوده پیش و بیش از هر چیز به «هدفی» که هر گروه از صاحبنظران از ظن خود برای فشار حداکثری تعریف و تفسیر می‌کنند بستگی دارد. به عنوان مثال، یک گروه از صاحبنظران ممکن است فشارهای اقتصادی وارد شده به مردم ایران بعد از خروج ترامپ از برجام را هدف غائی او تصور کرده و این سیاست را موفقیت‌آمیز توصیف کنند. گروهی دیگر، ممکن است وضعیت آرامش در منطقه غرب آسیا را کارنامه‌ای انگار کنند که باید نتایج سیاست ترامپ را در آن به نظاره نشست و بنابراین، برای آنها فشار حداکثری، به ویژه بعد از حوادثی که در پی خروج آمریکا از برجام رخ داد ماحصلی جز شکست در بر نداشته است. 
اما اگر از پشت عینک طراحان سیاست فشار حداکثری ماجرا را نظاره می‌کنیم پاسخ احتمالاً کمتر به تفاسیر و تعابیر پدیداری بستگی خواهد داشت. برای این منظور ابتدا لازم است بدانیم معماران این سیاست چه هدفی را از آن دنبال می‌کردند؟ تقریباً میان تحلیلگرانی که مسائل ایران را دنبال می‌کنند شبهه‌ای در این خصوص که فشار حداکثری برای راه‌اندازی تظاهرات‌های خیابانی و در نهایت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی شده بود وجود ندارد. مایک پامپئو، وزیر خارجه دولت اول ترامپ، برایان هوک، نماینده او در امور ایران، رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی وقت کاخ سفید و دیگر مقام‌های آن دولت ترامپ به وضوح اعلام می‌کردند که هدفشان تغییر حاکمیت در این میان، جان بولتون که زمانی به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم پیوست در یکی از تجمعات گروهک منافقین وعده داد که حکومت جمهوری اسلامی ایران چهل سالگی را نخواهد دید.
بنابراین، اگر کارنامه فشار حداکثری از چشمان دولتمردان دولت اول ترامپ نگریسته شود به نظر می‌رسد این سیاست به هیچ عنوان در دستیابی به هدف تعیین‌شده‌اش موفق نبوده است، هر چند که همانند هر کنش طبیعی، پسایندها و واکنش‌هایی فرعی به دنبال داشته است. آیا ممکن است دولت دوم ترامپ بخواهد هدفی که در دور اول ناکام و ناتمام مانده را دوباره دنبال کند؟ به نظر می‌رسد که اگر دولتمردان کنونی در واشنگتن تحلیل درستی از وضعیت داشته باشند متوجه خواهند شد که تحقق این هدف در شرایط کنونی بسیار دشوارتر و حتی ناممکن‌تر از 4 سال پیش است. دست‌کم به 5 دلیل به نظر می‌رسد اجرای سیاست فشار حداکثری با موانع بسیار مهم‌تر و سخت‌تری نسبت به دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ روبرو است.
پیشرفت‌های هسته‌ای
برنامه هسته‌ای ایران نسبت به زمانی که ترامپ قدرت را ترک کرد با پیشرفت‌های عمده‌ای مواجه شده است. هر چند ایران بارها اعلام کرده که تولید هر گونه سلاح‌ کشتار جمعی را مغایر با موازین اعتقادی، شرعی و قانونی می‌داند اما در واشنگتن این احساس اضطرار وجود دارد که ایران فاصله‌ای با دانش فنی برای ساخت سلاح هسته‌ای ندارد. چهار سال پیش محدودیت‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران دست ترامپ را برای مانور باز می‌گذاشت در حالی که الان این ایران است که قدرت مانور بیشتری نسبت به آمریکا دارد.
تاب‌آوری اقتصادی
تاب‌آوری اقتصادی ایران در برابر تحریم‌ها طی چهار سال گذشته به شدت افزایش یافته است. تهران در این سال‌ها با سیاستی چندگانه متشکل از تقویت روابط با همسایگان، فعال شدن در سازمان‌ها و پیمان‌های بین‌المللی چون اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای و بریکس، استفاده از دستاوردهای دانش‌بنیانی، فروش نفت به مینی‌پالایشگاه‌ها در شرق آسیا گام‌های مهمی در جهت تلاش برای خنثی کردن تحریم‌ها برداشته است. از طرف دیگر، یکی از خاصیت‌های تحریم‌ها کاهش اثرگذاری آنها با گذشت زمان است. ریچارد نفیو، یکی از معماران شبکه تحریم‌ها علیه ایران در کتابش به نام «هنر تحریم‌ها» به تفصیل شرح می‌دهد چگونه آثار شوک‌آور تحریم‌ها بر اقتصاد کشورهای هدف با گذشت زمان به مرور کاهش پیدا می‌کند. اضافه بر این، خود ترامپ هم دست‌کم یک بار اذعان کرده که استفاده از تحریم‌ها برای ایالات متحده هم مضر هستند و می‌توانند به از دست رفتن سلطه دلار منجر شوند. او در یک مصاحبه روز 16 شهریور در «باشگاه اقتصادی نیویورک»، در پاسخ به سوالی درباره استفاده بیش از حد از تحریم‌ها گفت: «شما ایران را از دست می‌دهید. روسیه را از دست می‌دهید. چین دارد تلاش می‌کند ارز خودش را به ارز مسلط دنیا تبدیل کند.» طبق نوشته یاهونیوز، دونالد ترامپ تصریح کرد که به باور او تحریم کشورهایی مانند روسیه به تضعیف جایگاه دلار منجر می‌شود. او گفت: «با همه این کشورها تعارضاتی ایجاد می‌شود که موجب خواهد شد شما سلطه دلار را از دست بدهید.»
تغییر آرایش منطقه
آرایش منطقه نسبت به زمانی که ترامپ قدرت را ترک کرد دستخوش تغییرهای زیادی شده است. از جمله مهم‌ترین اتفاقات در این دوران توافق ایران و عربستان سعودی با میانجی‌گری چین بوده است. روابط بین ایران با بحرین، مصر و اردن طی سال‌های گذشته تا حد زیادی آشتی‌جویانه بوده است. بر خلاف چهار سال گذشته اکنون کشورهای عربی تمایلی برای تقابل‌جویی با ایران ندارند. در چنین شرایطی ترامپ با شرایط سخت‌تری برای منزوی کردن ایران مواجه خواهد بود.
وعده‌های صادق
حملات موشکی و پهپادی ایران علیه رژیم اسرائیل در جریان عملیات‌های وعده صادق 1 و 2 توانمندی‌های نظامی ایران را نشان داده است. دونالد ترامپ از طرف دیگر وعده داده که با هدف پایان دادن به درگیری‌ها پای به کاخ سفید می‌گذارد و قصد ایجاد درگیری‌های جدید ندارد. در چنین شرایطی ترامپ می‌داند پی گرفتن مسیر تقابل با ایران عواقب زیادی در پی خواهد داشت.
ناآرامی‌های 1401
اگر ترامپ در اثر القائات عده‌ای از اطرافیانش در دور نخست ریاست‌جمهوری‌اش تصور می‌کرد براندازی در ایران کار سهل‌الوصولی است بعد از آشوب‌های 1401 بایستی در نظریه‌اش تجدید نظر کند. در ناآرامی‌های سال 1401 آمریکا و کشورهای غربی تقریباً تمام ظرفیت خودشان را برای براندازی در ایران به کار گرفتند اما سرانجام نتوانستند به نتایج مدنظرشان دست پیدا کنند. آشوب‌های خیابانی در واقع از نگاه طراحان تحریم هدفی است که دستیابی به آن می‌تواند فشارها بر حکومت‌های هدف تحریم را برای دست کشیدن از مخالفت با غرب و تن دادن به میدان بازی آنها را زیاد کند. با وجود این، این ناآرامی‌ها نشان داد که بر خلاف تلاش آمریکا برای ترسیم واقعیت‌ها به گونه‌ای دیگر هر پدیده اعتراضی در ایران لزوماً با براندازی مترادف نیست و جامعه ایران از اعتراضاتی که به سمت اغتشاش منحرف شود حمایتی نخواهد کرد.

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/812265/چرا-این-بار-دست‌های-ترامپ-مقابل-ایران-بسته-است؟!
بستن   چاپ