ذات اسرارآمیز انقلاب اسلامی
پنجشنبه 18 بهمن 1403 - 12:56:18
|
|
پیام خراسان - انقلاب اسلامی قطعاً دلایلی راز گونه دارد. اگر این مهم را در نظر بگیریم و با داشتههای معمول بخواهیم آن را ارزیابی کنیم حتماً به نقصان می رسیم. البته تحلیل و تجزیه دلایل مختلف کار بسیار پسندیدهای است و ما را در فهم راز یاری میرساند اما پیوسته باید یادمان باشد که همه ماجرای انقلاب اسلامی این نیست. به گزارش خبرگزاری ایمنا؛ در یادداشتی نوشت: در مورد انقلاب اسلامی و دلایل وقوع آن میتوان دلایل زیادی را فهرست کرد و دلایل را سبک و سنگین کرد. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان همه این دلایل در جای خود ارزش بررسی دارند اما در این میان نیرویی وجود دارد که همه این دلایل را در کنار هم نگاه میدارند و به نوعی به تمامی آنها معنا میدهد. این محور دقیقاً مانند یک ستون مغناطیسی است که حالا تمام قطعات را که آهن دارند به خود جذب میکنند. این جاذبه مغناطیسی دلایلی که آهن بیشتری دارد که را بهتر جذب میکند و دلایل کم قوت دار را کمتر جذب میکند. اما در مجموع این محور است که تمامی این دلایل را روح میدهد و انسجام می بخشد. در مورد انقلاب اسلامی باید اعتراف کنیم که آن محور واحد هیچکدام از دلایلی که ذکر کردیم نیست بلکه آن محور یک راز است. چیزی که در بند اول وصیت نامه امام خمینی از آن به عنوان هدیه غیبی یاد شد. در واقع همه دلایل به نوعی دلیل هستند اما آن دلیل مغناطیس وار که همه دلایل را به حول جذب میکند همان راز الهی است. دلایلی که بیشتر متناسب با این راز هستند بهتر در فهم این انقلاب معنا مییابند. وقتی ما از راز صحبت میکنیم منظورمان این است که نمیتوانیم آن را در یک پاراگراف یا یک جمله شرح دهیم و محتوای به دست آمده را به فردی دیگر انتقال دهیم. اگر این محتوا قابل بیان بود و میشد که به دیگران آن را انتقال داد، دیگر راز نبود. راز قابل بیان نیست البته قابل تبیین هست. راز را میتوان راز گشایی کرد اما انتظار اینکه در یک پرسش بتوان با یک استدلال و یا کلامی برهانی آن را گشود، محال است. برای فهم راز، باید نسبت به راز کرنش کرد و تواضع به خرج داد. اولین نسبت انسان الهی با راز همان تعظیم و تکریم است. راز را نمیتوان تجزیه و تحلیل کرد. با راز باید قدم زد. باید آن را در سینه حمل کرد همراهی کرد تا به وقتش ابعاد مختلف خود را برای شما بگوید. انقلاب اسلامی قطعاً دلایلی راز گونه دارد. اگر این مهم را در نظر بگیریم و با داشتههای معمول بخواهیم آن را ارزیابی کنیم حتماً به نقصان می رسیم. البته تحلیل و تجزیه دلایل مختلف کار بسیار پسندیدهای است و ما را در فهم راز یاری میرساند اما پیوسته باید یادمان باشد که همه ماجرای انقلاب اسلامی این نیست و بخشی از آن به صورت اسرارآمیزی خود را از مخاطبین پنهان میکند. البته انقلاب اسلامی اولین حرکتی نیست که به صورت رازگونه بر ما پدیدار میشود. در جریان تحریم تنباکو هم به یک باره یک خط نوشته ایران را محشر کبری میکند. همه جا به هم میریزد و مردم در زمانی کوتاه متحول میشوند. درباره نهضت تحریم تنباکو هم فراوان میتوان نوشت و میتوان ارزیابیهای گوناگون ارائه داد و تفکر پیرامون آن ماجرای عظیم بسیار خوب است اما دست آخر رند آن کسی است که با خود بگوید «مگر میشود؟» ماجرای موفقیت تحریم تنباکو هم مسئلهای غیبی بود. مثل باران که بارش آن دست ما نیست. لطفی که خداوند از آن ملت ما کرد. انقلاب اسلامی که ابعادی به مراتب بزرگتر دارد نیز از همین جنس است. آنجا هم تفکر لازم است اما در کنار تفکر، حیرت هم لازم است که چگونه چنین مسئلهای شگفت رقم خورد. ممکن است کسی بگوید صحبت از نهضت تحریم تنباکو چه فایده؟ مگر نه آنکه ظلم ناصری همچنان ادامه یافت و حکومت شوم قجری بر ملت ما سیطره داشت و در واقع اتفاق خاصی در ادامه رخ نداد. در پاسخ به این سوال باید بگوییم که روز تحریم تنباکو توسط میرززای شیرازی قطعاً یوم الله بود. در این نباید شک کرد. اما قرار نیست که این یوم، تبدیل به شب نشود. آری تحریم تنباکو گام درخشانی بود اما بعد از آن بار دیگر شب بر روزگار ما حاکم شد. این مطلب جدیدی نیست. در قرآن هم در چندین نوبت داستان قوم موسی ذکر شده است. آن روزی که آنها از رود نیل گذشتند، یوم الله بود اما بلافاصله دچار خطا شدند و کارشان به جایی رسید که گوساله پرست شدند. آری یوم الله می آِد اما تضمینی نیست که این روز الهی تا ابد برقرار بماند. هنگامی که قومی ادعا میکند که میخواهد جانششین خدا بر روی زمین باشد و دین او را تکمیل کند اتفاقاً با امتحانات دشوارتری مواجه میشود. وقتی که خداوند عنایت میکند و قومی را مشمول یوم الله میکند بر کمین آنها مینشیند و آنها را برای اعطای درجات بالاتر مورد آزمایش سختتری قرار میدهد. چنانچه موفق نشوند خداوند با کسی تعارف و رودربایستی ندارد، شب را بر آنها حاکم میکند. اما دقت داشته باشید که آن شب تیره، به معنای نفی یوم الله نیست. یوم الله همراه عزیز است و اثرات الهی خود را دارد. غدیر یوم الله است اما همه میدانیم که چندی نگذشت که ماجرای سقیفه بنی ساعده غدیر را بی اثر ساخت. غفلت مردمان آن روز عظمت غدیر را زیر سوال نمیبرد. امروز کسانی بر صراط مستقیم علی علیه السلام هستند و این تنها به برکت یوم الله غدیر بوده است. حتی نافرمانی بنی اسرائیل هم نفی عظمت یوم الله موسوی نیست. درک عظمت موسی هنگامی فاش میشود که عیسی پدیدار شود و این حقیقت آن هنگام به صورت کامل آشکار میشود که محمد (ص) مبعوث شود. اثرات یوم الله و حماسه بنی اسرائیلیان را باید در کل ماجرای انبیا دید نه آنکه تنها با تجزیو تحلیل همان زمان، بخواهیم قضاوت داشته باشیم. برای درک یوم الله و عظمت ناشی از آن باید صبر کرد. زیرا در یوم الله رازی نهفته است. این راز بنا ندارد که برای همگان خود را آشکار کند. گاهی اوقات اصلاً زمانه رخداد آن واقعه توان حمل آن راز را ندارد. باید زمان بگذرد تا آن راز جای صحیح خود را برای فاش شدن بیابد. در این زمینه خدا هم عجلهای ندارد. خداوند با حوصله فراوان انبیا را یکی پس از دیگری فرستاد و فراوان به بشر مهلت داد. مردم این فرصت را دارند که یوم الله خلق کنند و این ایام الهی به کمک یکدیگر رازهای خود را فاش میکنند و در مجموع بشریت الهیتر میشود. کد خبر 837367
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/822371/ذات-اسرارآمیز-انقلاب-اسلامی
|