پیام خراسان - ادبیات در هرمزگان به دیرینگی تاریخچه برخی کتابها، یکهزار ساله است. طبق مستندات موجود، نخستین کتاب هرمزگان «زیچ شستکه» در خصوص صور فلکی، نوشته میرزا حسین ابن موسی حاسب هرمزی مربوط به قرن چهارم و پنجم قمری به زبان عربی است که ظاهراً نسخه خطی آن در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
استخراج ادبیات هرمزگان از کتابخانه ملی ژنو
همچنین در سفرنامه پیترودلاواله (گردشگر ایتالیایی) در سال 1621 میلادی به ایران و بندرعباس اشاره شده که او چند عنوان کتاب نویسندگان بندرعباسی، از جمله دو کتاب شعر و یک کتاب پژوهشی به نام «ماهیهای گامبرون»، از نویسندگان بندرعباسی خریداری کرده که اخیراً به همت نجف جوکار و محمدباقر وثوقی، میکرو فیلمی از این کتابها از کتابخانه ملی ژنو سوئیس بدست آمده و تحت عنوان «جنگ نامه کِشم» (سروده قَدری) و مثنوی فرهاد و شیرین نوشته «سلیمی جرونی» به چاپ رساندهاند که آثاری مربوط به 400 سال پیش است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
علاوه بر این مستندات، هرمزگانیها در کنار ادبیات کلاسیک، نسخههای زیادی از ترانه کار، جشنها، مناسبتها، مثلها، متلها، نوحه، تعزیه و … نیز دارند. به عنوان مثال: نوحه و تعزیه هرمزگان را بیشتر به اشعار قضایی و ملا مسیحا میشناسند.
ترانه هرمزگان را با این نامها میشناسند
ترانه هرمزگان را با نام نصرالله (نَصرُک)، ابراهیم منصفی (رامی)، حسن کریمی، محمدعلی بهمنی، محمد پورکن، سهراب حُسنی پور، علی حبیب زاده (علی خان)، صالح سنگبُر (پوریا)، خالو قنبر راستگو (قنبراحمد)، فاطمه رضایی، صالح آتون، ابراهیم شهدوستی، جعفر اوج هرمزی، عبدالصمد شیب درازی، عبدالقادر سوزایی، حسن عبدالله حُلری، محمدعلی قویدل فرد، ناصر عبداللهی (ناصریا)، ناصر زرجام، سعیده گلبیدی، لیلا میرشکاری، اطهر قوامی، فرزانه فرخی نژاد، امینه دریانورد، شیوا شاکری، سامان سایبانی، علی ربانی، محمد شهسواری، هومن حسینپور، علیرضا نیکوکام، مجتبی ضعیفی، مجید ذاکری و … میشناسند.
شعر هرمزگان با این نامها گره خورده است
سخن از شعر هرمزگان که به میان میآید، نام علی رضائی شریف، علی رضایی، حسن کرمی زاده (ح گرامی)، مرتضی نصیری، مسلم محبی، معصومه مرشدی، عبدالحمید انصاری نسب، سیده مریم سیدافقهی، اصغر ملایی محمد آبادی، محمد دهقانی، یحیی دهقانی، یعقوب سهوزاده، محبوبه اسماعیلی، بلقیس بهزادی، طاهره مسافری، لیلا سالاری، محمود سالاری، مسعود فرح، مرضیه برمال، ابراهیم ذاکری گورزانگی و … در اذهان تداعی میشود. ناگفته نماند که شعر طنز استان با نام راشد انصاری (خالو راشد) و منوچهر ضیایی گره خورده است.
نویسندگانی که نامشان بر سردر هرمزگان میدرخشد
از تالیف و نویسندگی در هرمزگان که صحبت میشود، سدید السلطنه کبابی، احمد سایبانی، غلام وکیلی، منصور نعیمی، مصباح سایبانی، ماندانا سایبانی، فاطمه (ایران) دژگانی، محمد خطیبی زاده، حسام الدین نقوی، منصور جلالی، حسین نوربخش، فرخنده پیشدادفر، سهراب سعیدی، بهزاد پودات، علیاکبر میرزایی، نصرالله کریمی، احمد حبیبی، یعقوب باوقار، اعظم پشت مشهدی، پروانه ماندگاری، حسین فراغ دل، محمد مُذنبی، علیرضا داوری، احمد نورد آموز، حیدر حیدری نژاد (حیدر احمد)، سید عبدالجلیل قتالی، علی ماهیگیر، مهدی عطایی دریایی، غلام امینی دومشهری، ایرج اعتمادی، امیرحسین والا، علی آموختهنژاد، بنیامین انصاری نسب، محمد ذاکری، علی کمالی زاده، جعفر مرادی شهدادی، لیلا ملاحی، امید ذاکری، محمد ذوالفقاری، علی آموختهنژاد، سلیمان کرم پور، مهرنوش منصوری، عیدالهادی معتمدی، شایا صفا، نرگس نصیری، صغری میرشکاری، موسی صادقی، محمد احمدی، سید قطبالدین موسوی، یوسف ملایی و … در صدر قرار دارند.
نیم زبان بندری، بازمانده زبان دری است
مرتضی نصیری یکی از منتقدان، مولفان و محققان هرمزگانی، زاده اول فروردین ماه 1340 روستای کریان میناب در شرق هرمزگان است که نامش بیشتر با فرهنگ واژگان چاپ نشده «نصیر» شناخته میشود. وی مباحث متفاوتی را در خصوص ادبیات هرمزگان با خبرنگار ایبنا در میان گذاشت.
نخستین مجموعه شعر نصیری به نام «گپ گنوغ» با گویش محلی و فارسی سال (1373) به عنوان پیشگام در حوزه شعر محلی چاپ و منتشر شد. دومین مجموعه شعرش به نام «گپ گنوغ 2» با گویش محلی و فارسی سال (1378) وارد بازار کتاب شد. سومین کتاب وی با عنوان «بُنگر» سال (1391) چاپ شد و چهارمین کتاب زندگینامه 54 شهید هرمز و قشم به سفارش واحد پژوهش بنیاد شهید و ایثار گران استان، به نام «عرشیان جزیره» سال 1392 منتشر شد. پنجمین کتاب مجموعه 40 غزل بومی با ترجمه فارسی با عنوان «چلچلی» (گویش بلبل) به قلم مرتضی نصیری گوکی و ویراستاری و آوانگاری دخترش نرگس نصیری، چاپ و منتشر شد.
مرتضی نصیری در مورد ادبیات بومی هرمزگان گفت: ادبیات بومی هرمزگان در رستههای مختلف ادبی باید مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد اعم از آنچه در شعر یا نثر نوشتاری به وقوع میپیوندد یا پیوسته است، یا آنچه در صور مختلف دیگر هنری شامل نمایشنامه یا..... است. در صورتی که از نظر شعر مورد بررسی قرار گیرد و با توجه به تاثیر پذیریهای مختلف توجهی به آن خواهیم کرد.
وی ادامه داد: در خصوص ویژگیهای زبانی باید گفت که گویش هرمزگانی که بنده آن را نیم زبان میدانم، بازماندهای کمتر دچار تغییر شده زبان دری است که در قرنها پیش در ایران اسلامی مورد استفاده بوده و رایج بوده است و بدلیل کم برخوردار بودن منطقه از نظر مهاجرتهای دو طرفه، کمتر دچار دستبرد و تغییر است.
واژگان یا مصدرهای هرمزگانی که در فارسی امروز رایج نیست
این نویسنده هرمزگانی بیان کرد: در بررسی الفاظ و واژهها و به ویژه افعال و مصادر میبینیم هنوز در این نیم زبان واژگان یا مصدرهایی هست که در فارسی امروز رایج نیست یا اصلاً وجود ندارد. به عنوان مثال در فارسی، قورباغه را غوک (ģhuk) که همان غُوَک است مینامند و در گویش منطقه با نام گُوَک (gowakn) که غوک شکل تغییر یافته گُوَک است که گاف به غین تبدیل شده و از این دست واژگان بسیارند.
این منتقد ادبی با بیان اینکه هر آبادی که بدلیل دوری از جادهها کمتر تحت تاثیر مهاجرت بوده، گویش آن کمتر دچار آسیب شده و به زبان دری نزدیکتر است، توضیح داد: زبان امروز که زبان معیار است از خیلی موارد دچار تغییرات شده و این از خصوصیات زبان است که پویایی خود را حفظ میکند و به سمت راحت پذیری سوق دارد اما تغییرات تکنولوژی هم تاثیرات بسزایی بر زبان گذاشته است.

این محقق مینابی اضافه کرد: در ادوار گذشته طبق نظر دکتر مهری باقری در کتاب تاریخ زبان فارسی، زبان ما زبان هند و اروپایی است که از همین قوم که در فلات مرکزی ایران و شمال خلیج فارس میزیسته و به سمت اروپا و هند مهاجرت کردهاند و اقوام سانسکریت در قاره هند و یا اروپایی را در اروپا بوجود آمده و این مورد را در بررسی اشتراکات زبانی هند، اروپا و ایران میتوان یافت و توسط زبان شناسان بزرگ اروپایی به اثبات رسیده که مادر زبان هند و اروپایی زبان آریایی کهن است.
مرتضی نصیری گوکی افزود: به نظر من کمترین دست خوردگی زبانی فعلی ایران را میتوان در هرمزگان از بستک تا بشاگرد، به ویژه مناطق کم برخوردارتر یافت.
این شاعر آیینی با بیان اینکه وقتی در گویش اروپایی و انگلیسی شما چیکن را برای جوجه میبینید. در زبان کرهای هم چِکِنِه و در گویش درتوجانی در شرق بندرعباس و شمال میناب هم چِکِنِه را خواهید یافت، گفت: یا در گویش هند و پاکستانی واژه گَذِر را برای هویج مییابید که در میناب، بندرعباس و هرموز هم این واژه استفاده میشود. زبان از جنگها و از مهاجرتهای خواسته و ناخواسته تاثیر میپذیرد، زیرا زبان پویاست و پویاییاش را حفظ میکند.
وی همچنین اظهار داشت: اما در مورد استفاده ادبیات از واژگان باید بگویم: واژه، صرفاً ابزار زبان نیست بلکه هست و جان زبان است و هر چه واژگان یک زبان و گویش، غنای بیشتری داشته باشد، غنای آن زبان بیشتر است و قبلاً یادآوری شد که نیم زبان این منطقه حتی دارای واژگانی است که در فارسی کمتر یافت میشود.
ما در گویش منطقه از واژههای مصدری
خاروندِن=خاراندن نوازشی
کِرکوندِن=خاراندن عمیق
واروندِن=کشیده شدن چیزی و زخم شدن سطحی
کوریدِن= سر سری و بدون توجه خاراندن عمیق
کوچیدِن= بیرون ریختن آنچه هست به قصد دیدن
وارِحتِن= زیر و بالا کردن
کَکَرتِن = ته چیزی را کاملاً با خراشاندن خارج کردن
استفاده میکنیم که هر کدام تقریباً برای یک موضوع واحد فارسی، ولی با شدت و ضعف کمتر بکار میرود.
نصیری با تاکید بر گنجینه زبانی در هرمزگان گفت: نیم زبان رایج فعلی در شمال خلیج همیشه فارس از بندر جاسک در شرق تا حاجی آباد در شمال از بخش رودخانه بر و سُفلا در شمال شرق تا چیرویه در غرب استان هرمزگان آنقدر توانمند و از نظر لهجهها متنوع است که حد و حساب ندارد. اما در همین منطقه نیز گویش معیاری وجود دارد که همه آن را میدانند و درک میکنند.
توان گویش منطقه بسیار بالاتر از دیگر مناطق است
این پژوهشگر بیان کرد: از سالها پیش یعنی حدود سالهای 60 به این امر واقف شدم که توان گویش منطقه بسیار بالاتر از دیگر مناطق برای بیان ادبی و زیبای موضوعات مختلف است و این نیم زبان میتواند با غنایی که دارد در بیان منظورهای ادبی خویش بسیار موفق عمل کند. به همین منظور و برای اثبات این موضوع دست بکار شدم و با همین گویش، شعر گفتم و صحبت کردم. سند این مدعا در کتاب گپ گنوغ1 چاپ سال 73 است که در آن تمام قالبهای شعر کلاسیک فارسی را به تیغ محک زبانی آوردهام. شما در این کتاب غزل بومی، ترکیب بند، ترجیغ بند، دوبیتی، رباعی و مثنوی بومی را در قالب شعر کلاسیک میبینید که از عهده بیان مطلب خود بدرستی موفق بوده و اگر کاستی میبینید از جانب من بوده، نه گویش بومی.
نوردآموز؛ مولف هرمزگانی با 20 عنوان کتاب
احمد نوردآموز، منتقد، مولف و محقق هرمزگانی پیرامون ادبیات در هرمزگان هم از دیگر افراد شاخص در زمینه ادبیات بومی هرمزگان است. احمد نوردآموز (رحیمی هلری)، پنجم فروردین ماه سال 1337 در روستای گردشگری و تاریخی هُلر قشم دیده به جهان گشود. از این مولف هرمزگانی که 19 سال در کشور آلمان روزگار میگذرانید، بیش از 20 اثر وارد بازار کتاب شده است.
از آثار وی میتوان به بامدادان سیاه، دروازه بابل، ماندالای آفرینش، سرودهای نمازخانه، کتیبههای عریان، هفت گام به جانب شرق و یادمانهای کهن [شعر]؛ روایت هفتم - نقد شعر شعرای معاصر ایران؛ قلمرو ظلمت- نگاهی به «بوف کور» اثر صادق هدایت، فرمانروای شهریور- رسالهای در کیمیاگری معنوی، پیام هدایت - نقد و نظر پیرامون اندیشه هدایت، صحیفه سنگ - برگزیده مقالات ادبی- فلسفی، در مدار اندیشه- مقالات ادبی - اجتماعی، تجلی جان جهان و رسالهای در باب اندیشه حافظ [نثر] در گستره زوال - جستاری در ادبیات و زبان، رقص بر ویرانه [منتشر شده در ایران] و نقد و بررسی اندیشه کافکا، ماه مغموم و ترانه غوکان - شعر، متنهای گمشده، جستاری در ادبیات و زبان و مقالاتی در قلمرو شعر و … اشاره کرد.
ترانههای هرمزگان ثقل موسیقایی خود را از متن زندگی مردم میگیرد
این منتقد ادبی به خبرنگار ایبنا گفت: ترانههای هرمزگان که ثقل موسیقایی خود را از متن زندگی جاری مردم آن خطه در بستر تاریخ میگیرد و همواره در کوی و برزن کار و کوشش و در تمنای غنایی و حماسی انسان روزگار ما، همچنان متضمن نشاط و فراغ بالی مخاطبان بسیاری است.

احمد نوردآموز با بیان اینکه سادگی زبان و قدرت بیانگری و نمایشی آن، سیمای زندگی مردم جنوب را بر آفتاب میاندازد، گفت: بر این اساس با گویشی نرم و پرگرانش و ریتمی گاه تند، بر بستر خصوصیات کلی زبان فارسی، همه صفاتی را که لازمه به گردش در آوردن طنین خاموشنای جان انسان است؛ در فضایی پرشور و پرنشاط و از سویی گاه صعب و تراژیک ظرفیتهای چندگانه خود را به نمایش میگذارد و این بزرگترین ویژگی زبان شناختی ترانههای اقوام ایرانی از جمله موسیقی جنوب است.
وی اضافه کرد: در این راستا زبان ترانهها با حفظ ویژگیهای جغرافیایی خود، از منظر واژگانی، نحوی و ساختاری در بافت کلی زبان عمومی قابل ملاحظه است. سبک این ترانهها نیز که خود نتیجه تکرار زنده و پویای حال و هوای روحی / روانی و دیگر مختصات دوران است، تمام ویژگیهای تاریخی / اجتماعی را به مثابه کسوتی اجتنابناپذیر بر تن دارد.
این شاعر قشمی افزود: آنچه که در سبک شناسی ترانههای هرمزگان نقش اساسی دارد، بنیان زیست عمومی مردم است که با ریتم و همنوایی بر آمده از کلکتیو (اشتراکی) قومی، خود را در بسیاری از صور و سویههای زندگی نشان داده است اما روایتگری که از اهم موارد است بر میگردد به ساختار عمومی جامعه، شرایط دوران و خصوصیات تاریخی - اجتماعی که سویه جامعه شناختی زبان و بعد منطقهای ترانهها را دنبال میکند.
نوردآموز گفت: روایتگری از دلالتهای همیشه زنده و جاری خوی و خصلت مردمی است که مدام خویش را در مواجهه با دشواریها و فرازهای خوشایند و خوشاهنگ زیست عمومی، خود را در زمان و زمانه بازتاب داده است.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/854822/ادبیات-بومی-هرمزگان؛-بازماندهای-رنگ-باخته-از-زبان-دَری