پیام خراسان
کتابی با قصۀ دلتنگی‌ها و صبوری‌ها از جنس به رسم امانت
پنجشنبه 4 ارديبهشت 1404 - 14:42:18
پیام خراسان - به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این کتاب قصۀ دلتنگی‌ها و صبوری‌هاست. قصۀ تسلیم و رضا؛ قصۀ شهامت؛ قصۀ یک مهلکۀ سخت؛ قصۀ گمنامی. قصۀ یک جوان خوش بر و رویِ خوش‌قامت و حکایت یک پیوند. پیوند با یک خاک مقدس؛ با یک خاک نظرشده. قصۀ امانتی‌ که به صاحبش بازگشت.
بلا آمد. آن عربده‌کشان مست زدند به سیم آخر.
شنی‌ها چین و شکن ‌انداختند روی خاک‌ و جلو ‌آمدند. حلقۀ محاصره تنگ و تنگ‌تر ‌شد. شد حکایت صید و تور و صیاد. اما چون حسین‌وار وارد معرکه شده بودند، حسین‌وار ایستادند و مقاومت کردند. درس ایستادن، ماندن و مقاومت را اول بار همین دانشجوهای مهندسی پیرو راه امام مخابره کردند به همۀ جهان. ثابت کردند که با دست خالی هم می‌شود مقابل زورگو ایستاد و به تسلیم شدن فکر هم نکرد. عقب ننشستند. تو بگو یک قدم. حماسه‌ای خلق کردند ماندنی و شنیدنی. از همان حماسه‌ها که سال‌ها بعد آوازه‌‌اش پیچید...
برشی از کتاب:
روی کابینت پر بود از انواع سالاد و مخلّفات سفرۀ شام. سر تکان داد. از همان‌ها که نشان تأسف دارند.
روی سالادی را که زهره به حُسن سلیقه آراسته بود به هم زد و گفت: زهره خانم، خدا توی آشپزخونه هم هست ها... ! چرا این همه ریخت و پاش آخه؟!» 
چند ماهی شده بود که بو و برنگ غذاهای خانه مشامش را پر نکرده بود. به قول سیدمحمد قیافه‌اش شده بود شبیه نان و پنیر و هندوانه از بس شام و ناهار توی خوابگاه خورده بودشان. اما موقع شام، نه حرص آمد سراغش، نه ولع. از بین آن همه عطر و رنگ و لعاب، فقط یک جور غذا خورد.
کتاب به رسم امانت به قلم سرکار خانم لیلی زهدی در 200 صفحه زمستان 1403 توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شد.

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/857104/کتابی-با-قصۀ-دلتنگی‌ها-و-صبوری‌ها-از-جنس-به-رسم-امانت
بستن   چاپ