انتخاب کارن همایونفر؛ واسطهای بین هنر انقلابی و هنر عمومی
سه شنبه 9 ارديبهشت 1404 - 11:00:28
|
|
پیام خراسان - - سیدحسین شهرستانی، جامعه شناس و مدیر گروه حکمت هنر پژوهشکده «فرهنگ و هنر اسلامی» حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی درمورد چرایی انتخاب یک موسیقیدان مثل کارن همایونفر به عنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی گفت: این مسئله دو بخش دارد: یکی در رابطه با هنر و دیگری در رابطه با موسیقی. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان رویدادی مانند رویداد انتخاب چهره هنر سال انقلاب، جایزهای است که هویت و جهتگیریهای فرهنگی را آشکار میکند. او در ادامه گفت: جایزه امسال دقیقا مصداق همین موضوع است. جایزهها هم سیاستها را آشکار میکنند و هم بر سیاستهای بعدی تأثیر میگذارند. یعنی سلیقه میسازند و صرفاً نتیجه یک سری سیاستها از پیشطراحی شده نیستند. همانطور که وقتی اسکار به یک نفر جایزه میدهد، هنرمندان به آن سمت و سو میروند. اساساً کار جایزههای بزرگ همین است و همچنین نهادها و سیاستگذاران نیز از بازخورد اعطای این جوایز تأثیر میپذیرند. به همین دلایل جایزه امسال یک نقطه عطف مهم در جایزه هنر انقلاب و و در نقطه تعادلی از مفهوم هنر انقلاب قرار گرفته است. دایره هنر انقلابی محدود نیست شهرستانی افزود: معمولاً در اینجا از هنرمند بودن با مسامحه یاد میشود و وجه انقلابی هنرمند قالبتر میشود،، اما مفهوم انقلاب دایره وسیعتری دارد حتی کسانی که به طور مشخص حزباللهی شناخته نمیشوند نیز در این دایره قرار میگیرند. سیاست فرهنگی مطلوب نظام این است که دایره کسانی که وفادار به انقلاب هستند، تنها محدود نباشد به کسانی که به شکل مشخص به عنوان حزباللهی شناخته میشوند. او در ادامه مطرح کرد: جایزه هنر انقلاب میتواند مانند جشنواره فجر باشد که حوزه عمومی هنر را مد نظر قرار دهد یا میتواند آنقدر تنگدامنه شود که فقط محدود به هنر انقلاب اسلامی گردد. در یازدهمین دوره چهره هنر انقلاب، شخصیت و اثری انتخاب شده که در چهارچوب ارزشهای انقلاب قرار دارد. هم در میدان عمومی هنر معتبر است و تنها در بازار مصرف هنر انقلاب تعریف نمیشود. این همان مسیری است که حوزه هنری باید در پیش بگیرد. هیچ هنرمندی در چهارچوب سازمانی نمیگنجد این جامعه شناس در ادامه گفت: گاهی اوقات عدهای فکر میکنند که حوزه هنری، حصاری است برای حفاظت از هنرمند انقلابی تا از بحرانهای عمومی هنر مصون بماند. دوقطبی کشیدن بین هنر انقلابی و هنرمند انقلابی، باعث حفاظت از هنر نمیشود، بلکه آن را در حبس نگه میدارد. هنرمند باید در میدان عمومی هنر کارش دیده شود و هنرمندی خود را اثبات کند. هیچ هنرمندی نمیتواند تنها در یک چهارچوب سازمانی باقی بماند، چون هنر زبان جهانی است. وی افزود: در دهه اول انقلاب، محمدرضا لطفی در همین حوزه موسیقی فعالیت میکرد، نادر ابراهیمی در حوزه هنری بوده استو حتی بسیاری از شخصیتهای دیگر که با تعریف کادربندی شده حزباللهی انقلابی سازگار نبودهاند تا آن جایی پیش میرود که شنیده شده که اگر به کارن همایونفر جایزه داده شود، آیا هنرمند انقلابی دلسرد نمیشود؟ این تفکری است که ممکن است عدهای داشته باشند. به نظر من، یکی از مهمترین شخصیتهایی که در این همایش حضور داشت، آقای محمدرضا دوستمحمدی هنرمند حوزه گرافیک بود. ایشان هم بهطور متواضعانهای گفت: «که امیدوارم روزی هنر انقلاب به جایی برسد که حتی من به عنوان نامزد مطرح نشوم.» این جایزه نهتنها برای هنرمندان انقلابی تنگ نمیشود، بلکه به مفهوم هنر انقلاب اعتبار میبخشد. وقتی چهرهای مانند کارن همایونفر این جایزه را میگیرد، تبدیل به واسطهای بین هنر انقلابی و هنر عمومی میشود. اینگونه است که دیوار زدایی میشود و مرزها شکسته میشوند. هزینه و اهمیت انتخاب کارن همایونفر شهرستانی در پاسخ به این سوال که فارغ از ارزش هنری و تکنیکی اثر کارن همایونفر، به نظر شما دلیل دیگری که باعث شده جایزه آقای همایونفر ارزش و اهمیت بیشتری پیدا کند، چیست؟ گفت: وقتی کارن همایونفر این جایزه را دریافت میکند، منتی بر سرش نیست، چون هزینههای آن را با دل و جان پذیرفته است. وقتی کسی میخواهد این جایزه را بگیرد، به نوعی پیه تمامی تبعات آن را به تن میمالد. او در در مستند خود هم خیلی هوشمندانه و مناسب، مسئله ایران و ایرانی بودن را مطرح کرد. انتخاب کارن همایونفر بهعنوان چهره هنر انقلاب سال 1403 به نوعی میتواند واسطهای بین هنر انقلابی و هنر غیرانقلابی باشد و کمتر کسی میتواند این نقش را ایفا کند. مردم پسند بودن نمایش «رستم و سهراب» و دلایل عدم دریافت جایزه او در ادامه در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه نمایش تئاتر «رستم و سهراب» نیز در میان نامزدهای جوایز سال هنر انقلاب قرار داشت و بهویژه در بین عموم مردم محبوبیت زیادی کسب کرده بود، چرا نتوانست جایزه را دریافت کند و حتی بهعنوان یکی از گزینههای اصلی نیز معرفی نشد؟ گفت: اصل این که سازمانی مانند اوج که در حوزه حماسی ملی، مانند شاهنامه چنین کاری تولید میکند، یک اتفاق مبارک است. من بهطور مستقیم به بچههای انقلابی آموختهام که میتوان از فردوسی، تفسیری مردمی و همزمان انقلابی ارائه داد. اگر جریان فرهنگی رقیب از فردوسی استفاده میکند، این به دلیل کمکاری ما و ابتذال زمانه است. چرا که فردوسی اساساً شیعه است و نمیتواند در جریان ضداسلامیِ ناسیونالیستی به کار گرفته شود. بهرهبرداری جریان مقابل از فردوسی به دلیل کمکاری ماست. وی افزود: حال، چرا نمایش «رستم و سهراب» نتوانست جایزه را دریافت کند، احتمالاً به ملاحظات دیگری برمیگردد که بنده از آنها اطلاع ندارم. در هر صورت، اثر هنری میتواند طیفبندی هنری و اقتصادی خاص خود را ایجاد کند که شاید برای طبقات اجتماعی خاصی مناسب باشد. البته این ممکن است با مفهوم هنر انقلاب تعارض داشته باشد، چه هنر انقلاب اسلامی و چه هنر انقلابهای چپ و حتی هنر اجتماعی-مردمی در سراسر جهان. هنر انقلاب از قرن بیستم خارج از گالریها و سالنها به دیوارها و مکانهای عمومی آمده است. این هنر در سراسر جهان با هنر دیواری و هنر عمومی شناخته میشود. سریال «آقای قاضی» و تغییر تصویرکلیشهای از قاضی او در پایان درخصوص مجموعه آقای قاضی گفت: کار انقلابی به معنای شعار دادن و ایستادن روی لبههای تیز گفتمان انقلاب با لحن آزاردهنده نیست. این کار، هم عامه پسند و هم انقلابی است. من طرحی دادم که باید تصویر قاضی در رسانه ملی تغییر کند. یک کاراکتر قاضی در سینمای ایران ساخته شده که به کلیشه تبدیل شده است. اصلا سینما بهطور طبیعی بر روی کلیشهها تأثیرگذار است. اگر حاتمیکیا حاج کاظم را نمیساخت معلوم نبود سینمای انقلاب چه تصویری را از او نشان دهد. او یک کاراکتر ساخت و سایرین از آن تقلید کردند، کاراکتر قاضی در سینمای ایران به یک پیرمرد ضد زن تبدیل شده است. اما کاراکتر قاضی در سینمای آمریکا یک مرد منطقی و کاریزماتیک است. آقای مهرگان توانست کاراکتر قاضی را تغییر دهد و آن انگاره کلیشهای را از بین ببرد.
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/859773/انتخاب-کارن-همایونفر؛-واسطهای-بین-هنر-انقلابی-و-هنر-عمومی
|