پیام خراسان

آخرين مطالب

اختصاصی/ بانوی ایثارگر بجنوردی: نمی‌توانستم 400 فرزندم را در خرمشهر بگذارم و برگردم اجتماعي

اختصاصی/ بانوی ایثارگر بجنوردی: نمی‌توانستم 400 فرزندم را در خرمشهر بگذارم و برگردم
  بزرگنمايي:

پیام خراسان - ام‌البنین منصورخانی، متولد 1323 در زابل و ساکن بجنورد است. ماما و بازنشستۀ علوم پزشکی و مادر 5 فرزند پسر که محمودرضایش در عملیات بیت‌المقدس 2 و در سن 17-18 سالگی به شهادت رسید. محمدرضا هم در عملیات والفجر 1 جانباز شد. یکی از پسرانش هم در حادثۀ تصادف فوت کرد.
گفت و گوی تابناک با خانم منصورخانی را می خوانید.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
خانم منصورخانی فعالیت‌های پشت جبهه شما شامل چه اقداماتی می‌شد؟
هشت سال کار پشتیبانی پشت جبهه را انجام می‌دادم. اسکان جنگ‌زده‌ها را به‌عهده داشتم. وقتی دزفول و اهواز و آبادان و خرمشهر، بمباران می‌شد، یک‌سری از جنگ‌زده‌ها را به بجنورد منتقل کردند. ما 3-2 تا هتل را خالی کردیم و همه این‌ها را آن‌جا اسکان دادیم و تمام لوازم زندگی و مایحتاج اولیه زندگی را برای‌شان فراهم کردیم، چون این‌ها همه‌شان دست خالی آمده بودند. مدت‌ها در این‌جا بودند و بعد برگشتند شهر خودشان. خودم هم در زمان آزادی خرمشهر به‌عنوان پرستار با یک گروه 12 نفره به جبهه اعزام شدم.
از رسیدگی به احوال مجروحین در آن‌زمان تعریف کنید.
یک روز غروب، در اورژانس بیمارستانِ گلستان شماره دو، یا همان جندی‌شاپور شماره دو اهواز، شیفت بودم. که یک استوار زخمی ارتش را به اورژانس آوردند. به وضعیتش رسیدگی کردیم و محل جراحتش را بخیه و پانسمان کردیم ولی دیدیم هم‌چنان داد می‌زند خوب دقت کردم چه می‌گوید. نزدیک‌تر که شدم شنیدم می‌گفت: «شما را به خدا بروید از فلان‌جا ماشین را پیدا کنید؛ اسناد محرمانه در آن است، اگر این‌ها لو برود کار ما تمام است. » پزشک‌ها و پرستارها هرکدام به کار خودشان مشغول بودند. من که دیدم خیلی بی‌تابی می‌کند آدرس را از او گرفتم و به‌سمت پایگاه ارتش حرکت کردم. بیمارستان، هم پایگاه ارتش و جهاد داشت هم پایگاه بسیج و سپاه. بیمارستان خیلی بزرگی هم بود. طوری که ما وقتی می‌خواستیم برویم ناهارخوری؛ 20 دقیقه باید راه مسیر کارون را می‌رفتیم تا به ناهارخوریش برسیم. به هرحال خودم را به پایگاه ارتش رساندم و قضیه‌ را تعریف کردم. ولی اهمیّتی ندادند. رفتم پایگاه بسیج، آن‌ها هم ‌این‌قدر درگیر بودند که نپرسیدند چه می‌گویی. به کار خودشان مشغول بودند و اعتنا نکردند. رفتم پایگاه سپاه، گفتم که: « بابا به داد این مرد برسید، به داد من هم برسید که کارم را ول کردم و افتادم دنبال این کار.» یک نگاهی به لباس سفید پرستاری من کردن و ماجرا را از من سوال کردند و بعد همراه من به اورژانس آمدند. آن مجروح را نشان‌شان دادم. خوشبختانه بخاطر این احساس وظیفه‌ای که داشتم، قبل از این که این اسناد و مدارک محرمانه به دست ستون پنجم بیفتد، بچه‌های سپاه آن‌ها را پیدا کردند.
آن زمان که در منطقه بودید فرزند کوچک هم داشتید؟
بله یک پسر 3- 4 ساله داشتم که در بجنورد، پیش پدرش گذاشته بودم. در ایام قبل از انقلاب که سر او باردار بودم، چماق به دست‌ها روی سر من ریختند و کتکم زدند. همین باعث شد، بچه 7 ماهه به‌دنیا بیاید. موقع زایمانش هر دو نفر ما در شرف مرگ بودیم. خیلی برایش زحمت کشیدم.
خانم منصورخانی؛ در آن شرایط که برای خدمت به جنوب رفته بودید، دوری از این فرزندکوچک‌ برای شما سخت نبود؟
عملیات الی‌بیت‌المقدس شروع شده بود. روزی 400 مجروح و شهید را به بیمارستانی که در آن کار می‌کردم و فقط جراحی مغز را آن‌جا انجام می‌دادن، آورده بودند. مشغول درمان و رسیدگی وکِراس مَچ مجروحین بودم. سرم خیلی شلوغ بود. در حین انجام کار، ایستگاه پرستاری من را چندین بار پشت بلندگو اعلام کرد ولی من سرگرم کار بودم تا این‌که بالأخره گفتم بروم ببینم چه می‌گویند. گفتند شما تلفن دارید. همسرم پشت خط بود. بعد از سلام و احوال‌پرسی گفت: «خانم! مسعود مریض است. 10 روز تمام است که تب دارد. ما هیچی به تو نگفتیم و هر دکتر متخصص کودکی که تو بگویی بردیم ولی این بچه تبش مطلقاً پایین نمی‌آید، هیچی هم نمی‌خورد. آخرین دکتری که بردیم گفت که این بچه دلتنگ مادرش است. اگر مادرش را نبیند از بین می‌رود. حالا چه‌کار می‌کنی؟» گفتم: «علی آقا، راجع به این موضوع با من صحبت نکن، گوش من بدهکار نیست. من در بجنورد 4 بچه دارم، در این‌جا 400 تا بچه. من 400 را به 4 عوض نمی‌کنم، بچه را هم به خدا سپردم. اگر قسمت باشد زنده می‌ماند، اگر هم نبود که زنده نمی‌ماند، والسلام.» بعدش هم خداحافظی کردم.
همسرتان هیچ واکنشی نشان نداد؟
نه، چه می‌توانست بگوید. گفتم: «تا خرمشهر آزاد نشود، محال است اگر حتی آسمان به زمین هم بیاید، من از خرمشهر بیرون بیایم.» همین‌کار را هم کردم. ایستادم تا این که خرمشهر آزاد شد بعد برگشتم بجنورد.
با اجازه همسرم به جنوب رفتم. خیلی به او التماس کردم، حتی دست و پایش را بوسیدم، گفتم: «اگر این جنگ تمام شود و من وظیفه‌ام را انجام نداده باشم، تا روزی که زنده‌ام وجدانم ناراحت است.» گفت: «پس برای یک بار به تو اجازه می‌دهم، ولی دوباره تقاضای اجازه جبهه رفتن نکنی.» رفتم و کار خودم را انجام دادم، ولی دست از انقلاب و نظام برنداشتم. در جهادسازندگی کارکردم، در بنیاد شهید و بهداری کار کردم، همه را هم افتخاری کار کردم و جز همان یک‌بار که با اجازه همسرم به جنوب آمدم بقیه فعالیت‌هایم در بجنورد بود.
خانم منصورخانی زمانی که فرزندان‌تان می‌خواستند به جبهه بروند مخالفتی نکردید؟
محمودرضا که می‌خواست به جبهه برود پدرش قبول نمی‌کرد، می‌گفت: «اجازه بده برادرت برگردد بعد تو برو.» یک روز ظهر، داشتیم ناهار می‌خوردیم. هیچ یادم هم نمی‌رود، استامبولی پلو درست کرده بودم. داشتیم اخبار گوش می‌کردیم. محمودرضا قاشق را که برداشت به سمت دهانش ببرد، توی بشقاب برگرداند گفتم: «چی شد مامان؟ غذا بد بود؟» گفت: «نه مادر، مگر نمی‌بینی امام دارد چه می‌گوید؟» سخنرانی امام را پخش می‌کرد که فرمود: «جوانان بروید کار جنگ را یکسره کنید.» این گفته هیچ‌وقت یادم نمی‌رود. محمودرضا گفت: «حالا که امام فرموده، ولی فقیه و رهبر من این حرف را گفته، خوردن این غذا برای من حرام است!» قاشق را گذاشت، همان جا بلند شد رفت پادگان نظامی در لنگر، یک ناحیه‌ای است در بجنورد. آن‌جا ثبت نام کرد و 40 روز آن‌جا دوره دید و بعد هم به جبهه رفت. در جبهه هم یک ماه بیشتر نبود که جنازه‌اش را برایم آوردند.

لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/759373/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

هشدار کاهش محسوس دما به کشاورزان و گلخانه داران

لزوم تسریع در احداث و تجهیز موزه دفاع مقدس و مقاومت خراسان رضوی

ضرورت ایجاد ترمینال خشک کردن زرشک

ایران 125 هزار تن زرشک تر تولید می‌کند

کاهش محسوس 8 تا 14 درجه‌ای دمای هوا در برخی از استان‌های کشور

مسمومیت غذایی 42 دانش‌آموز یک مدرسه پسرانه در کاشمر

هفت خانواده قوچانی از جان‌باختگان معدن طبس خانه‌دار شدند

نشست استاندار خراسان رضوی و مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس خراسان رضوی برگزار شد

مسابقات اسکیت فری استایل شاخه اسپید اسلالوم

زرشک بی‌دانه خراسان جنوبی ظرفیت تولید 53 فرآورده را دارد

کسب 11 نشان رنگارنگ توسط کاراته کاهای خراسان جنوبی در مسابقات کشوری

امضای سه تفاهم‌نامه همکاری برای محصول زرشک در خراسان جنوبی

آموزش 36 مهارت به سربازان خراسان جنوبی

امضای سه تفاهم نامه برای رونق تولید زرشک در خراسان جنوبی

قیمت زرشک به 40 هزار تومان افزایش یافت

‌ایران‌ رتبه اول دنیا را در تولید این محصول کسب کرد

اجرای 65 کیلومتر خط کشی محورهای شهرستان بشرویه

277 مدرسه عشایری در خراسان جنوبی فعال است

نجات 7 مددجوی ایست قلبی تنفسی در خراسان جنوبی

مردم خراسان شمالی 13 میلیارد برای آزادی زندانیان کمک کردند

ناحیه مقاومت بسیج بجنورد، موفق ترین ناحیه سپاه در سطح استان

خراسان شمالی در تدارک سفری ایمن در آستانه فصل سرد سال

فرودگاه بجنورد پرواز ندارد؛ چرخ‌های توسعه نمی‌چرخد

آزادی 144 محکوم مالی جرایم غیرعمد در خراسان شمالی

کاهش شدید دما در خراسان شمالی از فردا

پسر 15 ساله به خاطر هیچ، آدم کشت +عکس

کوچ پاییزه عشایر خراسان شمالی آغاز شد

افشای راز تیراندازی به دانش‌آموز دختر قائمشهری

نرخ بیکاری خراسان شمالی 6/8 درصد اعلام شد

356 گفتمان دینی و نمازی در مدارس خراسان‌شمالی برگزار شد

دادگاه‌های صلح در مشهد آغاز به کار کرد

بار میکروبی زرشک، مانع صادرات این محصول است

آخرین تحولات میدانی جبهه غزه و جنوب لبنان/ اصابت موشک به فرودگاه بن گورین، برای نخستین بار/ صدها هزار صهیونیست ساکن تل آویو وارد پناهگاها شدند + عکس و فیلم

هوای خراسان رضوی در آخرین روزهای هفته: بارانی یا آفتابی؟

دختران خوشنویس امروز، استادان فردای مشهد

ایمن سازی دام های مناطق صعب العبور لطف آباد و تودو دزفول بر علیه بیماری تب برفکی

169 دادگاه صلح در خراسان رضوی فعال شد

کلاهبردار 50 میلیارد ریالی در مشهد دستگیر شد

سرلشکر سلامی: عملیات «وعده صادق» نشان‌دهنده اراده نظام اسلامی برای مقابله با هرگونه تجاوز است

هدیه ویژه دبیرکل شهید حزب الله به رهبر انقلاب در مشهد رونمایی شد

جاساز کالای قاچاق در قسمت بار مسافر

آغاز مسابقات بسکتبال قهرمانی نوجوانان کشور در قم

سردار سلامی: هیچ جای نگرانی برای کشور وجود ندارد

5 مصدوم در تصادف یک دستگاه خودروی سمند با وانت بار پیکان در محور نقده به ارومیه

سردار سلامی: جای نگرانی وجود ندارد

فرمانده کل سپاه: جای هیچ نگرانی برای کشور نیست /رژیم صهیونیستی در مسیر سقوط قرار دارد

مسمومیت غذایی 42 دانش‌آموزان در کاشمر

مسمومیت 42 دانش آموز یک دبیرستان پسرانه در کاشمر

سرلشکر سلامی: بی‌پاسخ ماندن تجاوزات اسرائیل تحلیلی غلط است/ موازنه هر روز به نفع جریان مقاومت در حال تغییر است

شمایی که اولین سلطان فوتبالی از استقلال چه می‌خواهی؟ | مربی آفریقایی آوردید که دو بار در آسیا اخراج شده