بزرگنمايي:
پیام خراسان - یک پنجره آفتاب دارم مردم
پیغمبرم و کتاب دارم مردم
از معجزه های مستی و شعر و شعور
یک عالمه حرف ناب دارم مردم
صبح روز پنجشنبه اول آذر، همه ی مشتاقان و دوستداران و دوستان و همکاران بهمن پگاهراد آمده بودند تا در جشن رونمایی دو کتاب تازهی او شرکت کنند و این شادی کمیاب را با هم تقسیم نمایند.
سرای سخن در تالار بزرگ سازمان اسناد استان فارس میزبان این جشن کلمات بود.
اساتید ادبیات و هنر شیراز، امین فقیری، رحیم هودی، سیروس رومی، احمد اکبرپور، مدیرکل فرهنگ و ارشاد فارس به همراه معاون خود، داریوش نویدگویی ناشر کتابها و تمامی دست اندرکاران حوزه ی فرهنگ و ادبیات و هنر و روزنامهنگاری، جمع شده بودند تا پاس بدارند حاصل قلم و ذهن و شور و وجد این نویسندهی پیشکسوت شیرازی را.
در ابتدا و برای آغاز جلسه داریوش نویدگویی مدیر انتشارات نوید و ناشر کتابهای "یک عکس دستهجمعی" و "بهار نارنجهای خانهی بغلی" از سالهای روزنامه نگاری و چاپ آن سالهای نشریه ی کیهان بچه ها گفت و اینکه یکی از بهترین های آن سالهای کیهان بچه ها، نویسنده ای بود که با نام بهمن پگاهراد می نوشت و ما با نام او آشنا شدیم. داریوش نویدگویی یکی از مهمترین ویژگی های بهمن پگاهراد را بی ادعایی و امانتداری او در نوشتن و روزنامه نگاری دانست و متانت او را شاخصه و ویژگی ای دانست که کمتر دیده می شود. داریوش نوید گویی ادامه داد یکی دیگر از ویژگی های بهمن پگاهراد را پایمردی و همراهی مدام و مداوم با روزنامه ی خبر دانست و گفت با اینکه می دانم پیشنهادهای بهتر و بیشتری از لحاظ مالی در این چهل ساله به او شد، اما وفاداری او به روزنامه ی خبر باعث شد بماند و بپاید و دست نکشد.آموخت و آموزاند و این کشف بزرگ را مدیون مدیر با فراست روزنامه ی خبر جنوب، آقای واحدی پور است که باید از ایشان تقدیر کرد.
پس از سخنان داریوش نویدگویی، مراسم پرده برداری از دو اثر تازه ی استاد بهمن پگاهراد با حضور اساتید حاضر در جلسه و همینطور رییس سازمان اسناد استان فارس برگزار شد و با شور و شوق و کف زدن های بسیار همراه بود
امین فقیری، ازن چهره ی ماندگار ادبیات و داستان نویسی، سخنران دیگر این نشست بود. امین فقیری که خود از پیشکسوتان نویسندگی ست و بیش از 50 سال نویسندگی و نزدیک به 60 اثر ماندگار در حوزه های مختلف ادبیات اعم از داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه، ادبیات کودک و نوجوان، زندگینامه و... را در کارنامه ی خود دارد در سخنان زیبایی آثار و تلاش های بهمن پگاهراد را ستود و گفت: بهمن پگاهراد داستانهایی که برای دهه ی شصت-هفتادی ها نوشته یک جا در دو مجلد جمع آوری کرده تا کارنامه ی همکاری خود را با مجله ای دوست داشتنی و خاطره انگیز نشان دهد و یادگاری در خور از خود به جای بگذرارد. نوجوانانی که در آن دهه ها کیهان بچه ها را می خواندند اکنون باید بین 45 تا 60 سالی، کم یا زیاد داشته باشند. حتمن مطالعه ی داستان های این دو کتاب برایشان خاطره انگیز است و آنها را به خاطرات تلخ و شیرین آن دوران می کشاند.
امین فقیری ادامه داد: بهمن پگاهراد با چاپ داستان هایش ما را به دنیای سادگی ها و معصومیت ها رهنمون می کند. نوشتن برای نوجوانان کار سختی است. ساده نویسی و انتخاب موضوع که روزانه با آن سر و کار دارند با جملاتی راحت که مقصود خود را بی واسطه برساند، کار نویسنده ی کودک و نوجوان است. درست است که نویسنده ی بزرگسال، معلم اخلاق نیست، اما برعکس، نویسنده ی کودک و نوجوان به نوعی معلم اخلاق است که البته نصایح خود را در پوشش حوادثی که در داستان اتفاق می افتد، بیان می کند.
سپس با اشاره به داستان کوتاه " بهار بی دروغ" یکی از داستانهای کتاب گفت: در این داستان دو خصوصیت مهم بشری در آن عمده می شود. ابتدا امانت داری و سپس دروغ نگفتن، که همه ریشه در نهاد پاک بشری دارند. امین فقیری با آن لحن مهربان و لهجه ی زیبای شیرازی ادامه داد: در داستان "قصه ی مادر" حرف از نگون بختی است که در آخر به امید تغییر جهت می دهد چرا که خواننده در داستان با مفهوم اضطراب آشنا می شود. اضطراب نیز یکی از وضعیت های بشری است که برای همه پیش می آید. قهرمان داستان از دوستش می شنود که داستانش " قصه ی مادر" در کیهان بچه ها چاپ شده است. از شنیدن این خبر و دلواپسی برای حقیقت داشتن یا نداشتن مجبور می شود از ترفند خون دماغ شدن استفاده کند و خودش را به کیوسک روزنامه فروشی برساند. بخاطر اضطرابی که دارد نمی تواند داستان خودش را پیدا کند، اما دبیر که بدون اضطراب به مطالب مجله نگاه می کند، داستان را پیدا می کند و...
امین فقیری ادامه داد: بعضی از داستانهای این دو کتاب لطیفه مانندند. زودگذر روی خواننده تأثیری می گذارند و فراموش می شوند. نمونه ی آن داستان " یک عکس دسته جمعی" است. کل داستان بر اساس یک سوءتفاهم شکل می گیرد که عکاس آثار باستانی بیستون فکر می کند رقیب تازه ای پیدا کرده که آن هم ختم به خیر می شود. سپس با خواندن برخی از بخش ها و پاراگراف های داستان های مختلف از بهمن پگاهراد برای وضعیت های داستانی مثال می آورد و در نهایت گفت: بهمن پگاهرادخوشبختانه تجربیات ذیقیمتی در نوشتن دارد. مخصوصن نثر ساده و روان ایشان توجه هر خواننده ای را جلب می کند. توقع دارم شاهد چاپ داستان های جدید استاد بهمن پگاهراد باشم چون می دانم که داستانهای بی شماری دارند. نویسندگان داستانهای کودک و نوجوان در کشور 90 میلیونی ما، از انگشت های دو دست تجاوز نمی کنند و باید که قدر آنها دانسته شود.
سپس احمد اکبرپور که او نیز از داستان نویسان پرسابقه در زمینه ی داستان و رمان کودک و نوجوان است در سخنان مبسوطی به ویژگی های شخصیتی و انسانی بهمن پگاهراد اشاره کردند و بعد به کتابهای او پرداختند.
در ابتدا از گرافیک و زیبایی چاپ آن سخن گفت و زحمتی که انتشارات نوید برای چاپ شکیل و وزین آن کشیده و طراحی جلد هر دو کتاب که کار دختر استاد بهمن پگاهراد، مریم پگاهراد هستند بسیار تعریف کرد و آن را یکی از نکات جذاب بودن کتابها دانست و ادامه داد: ما داستان نویسان بسیاری داریم که در کارنامه ی ادبی شان در طول سالها برای کودک و نوجوان هم نوشته اند مثل خود امین فقیری، مثل شهریار مندنی پور، شاپور جورکش، ابوالقاسم فقیری و یا رسول پرویزی، اما هیچ کدام را ما به عنوان داستان نویس کودک و نوجوان نمی شناسیم و این گونه نوشتن صرف برای کودکان و نوجوانان در تعداد معدودی از نویسندگان متجلی می شود که یکی از آنها بهمن پگاهراد است که بدون هیچ مداهنه ای بنیان گذار این نوع نویسندگی در استان فارس و شیراز هستند. احمد اکبرپور با اشاره به تواضع و متانت استاد بهمن پگاهرادگفت من دلم می خواهد جدای از این تواضع و متانت، آثار ارزشمند ایشان بهتر و بیشتر دیده شود و چرا اصلن ما در شیراز کوشش نکنیم که این داستان های شیرین و جذاب به فیلم و سریال تبدیل نشوند؟ این قابلیت در آثار بهمن پگاهراد هست و ما می توانیم هم عرض با قصه های مجید هوشنگ مرادی کرمانی که بوسیله ی کیومرث پوراحمد به شکل مینی سریال درآمد، قصه های بهمن را داشته باشیم خصوصن که کارگردانها و بازیکران خوبی نیز در شیراز هستند که می توانند این کار را به انجام برسانند.
احمد اکبرپور شیراز را دارای وجهه خاص داستانی دانست و حضور و بروز وضعیتی به نام شیراز در همه ی داستانهای داستان نویسان بزرگ ایران را یک موقعیت استثنایی دانست که در داستان های بهمن پگاهراد نیز به شکل خاص خودش تصویری شده و به کلام در آمد و اگر همتی در کار باشد می توان از آن به شکل بسیار خوبی استفاده کرد.
همسر و دختر استاد بهمن پگاهراد بعد از سخنان احمد اکبرپور به خواست دکتر صابری مجری توانای این جلسه، به روی صحنه آمدند و از بهمن پگاهراد به عنوان یک نادره در اخلاق و منش و رفتار یادکردند که با تشویق حضار روبرو شدند.
سخنران بعدی این نشست خود استاد بهمن پگاهراد بود که با متانت و شیوایی و روانی داستانهایش روی سن رفت و از خاطرات دوران نوشتن از نوجوانی در کیهان بچه ها گفت و سپس از شروع کار در روزنامه ی خبر و آشنایی با جناب آقای محمد حسین واحدی پور مدیر این روزنامه و موقعیتی که برایشان در صفحه ی دانش آموز ایجاد شد و کارهای ارزشمندی که در بیش از 40 سال در این روزنامه و این صفحه انجام گرفت و چقدر نویسنده و خبرنگار و مدیر روابط عمومی که تحویل جامعه نداد که همچنان نیز می نویسند و همکاری دارند و از غمش برای تعطیلی صفحه ی دانش آموز بخاطر گران و کمیاب شدن کاغذ گفت و ما امید داریم باز هم این صفحه ی پر رونق روزنامه ی خبر گشایش پیدا کند بهمن پگاهرادباز هم بیاموزاند و آموزش دهد نوجوانان مشتاق نوشتن را.
در پایان این نشست زیبا و دلنشین، جشن امضای کتاب هم برگزار شد و بهمن پگاهرادبرای دوستدارن قصه هایش، کتاب را به خط خود آراست و تقدیم آنها کرد.
شجاع انوری- سرویس فرهنگ و هنر «خبرجنوب»