مکارترین دزد ایران به دام افتاد!
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - خراسان / مکارترین دزد ایران که شگردهای حیرتانگیزی را برای دستبرد به طلای مادربزرگها و زنان کهنسال به کار میبرد، در حالی با دستورهای قاطع مقام قضایی دستگیر شد که بیش از 25 سال از عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده است.
از مدتها قبل پروندههایی در مراکز انتظامی تشکیل میشد که محتویات آن از دستبرد مرد شیکپوش پژوسوار به طلای زنان کهنسال حکایت داشت اما از نیمه دوم سال این سرقتها رنگ سریالی به خود گرفت و پیرزنان را در حالی اشکریزان به سوی دستگاه قضا کشاند که تحقیقاتی در مراکز پلیس برای شناسایی دزد شیکپوش آغاز شده بود اما در این میان یکی از این پروندهها روی میز قاضی سیدمهدی حسینی (بازپرس شعبه 453 دادسرای عمومی و انقلاب) قرار گرفت.
این قاضی با تجربه پس از مطالعه سطر به سطر گزارشی از شکایت پیرزنی که عصازنان خود را به مرکز انتظامی رسانده بود، به رازی نهفته در پرونده سرقت پی برد که احتمال میرفت زنان زیادی طعمه این دزد مکار شده باشند.
طولی نکشید که قلم قاضی بر پهنای برگه سفید دادخواهی پیرزن لغزید و دستورهای قاطعی با رنگ شفافیت برآن نقش بست. بازپرس شعبه 453 دادسرای عمومی به کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد دستور داد تا از همه توان علمی و تخصصی و تجهیزات و فناوریهای نوین پلیسی برای دستگیری عامل سرقتهای طلا از مادربزرگها بهره گیرند و نتیجه اقدامات را در هر ساعت از شبانهروز گزارش دهند.
هنگامی که دستور مهم و شفاف مقام قضایی روی میز رئیس پلیس آگاهی شمال مشهد رخنمایی کرد، جلسه تحلیل جرم برگزار شد و بدین ترتیب گروهی از افسران کارآزموده آگاهی به سرپرستی سروان شفیعی (افسر تحقیق پرونده) مأموریت یافتند تا دستور قاضی را مو به مو اجرا کنند. آنان در اولین مرحله از اقدامات پلیسی که با هدایت و راهنماییهای مقام قضایی نیز همراه بود، به بازبینی دوربینهای ترافیکی و مداربسته در صحنههای وقوع جرم پرداختند تا این که بالاخره چندین شماره ناخوانا از خودروی پژو 207 به دست آمد که در زمانهای وقوع جرم در آن مکانها تردد داشت.
اگر چه مطالعه برخی از پروندههای قبلی با شگردهای مکارانه نشان میداد که خودروی پژو پارس و یک خودروی ناشناس دیگر نیز در صحنههای سرقت دیده شده است و برخی از شاکیان نیز در گزارشهای انتظامی به راننده میانسال این خودروها هم اشاره کردند اما تجربه پلیسی کارآگاهان آنان را به سوی پژو 207 سوق داده بود. در همین حال بررسیها برای به دست آوردن شمارههای دیگر پلاک خودروی مذکور ادامه یافت و صدها خودرو زیر ذرهبین تحقیقات کارشناسی قرار گرفت تا این که بالاخره سرنخهایی از مشخصات خودرویی به دست آمد که دامنه تحقیقات افسران آگاهی را به سوی مالک آن کشاند ولی بررسیهای نامحسوس بیانگر آن بود که مشخصات ظاهری مالک پژو 207 با سارق تحت تعقیب تفاوت زیادی داشت، به همین دلیل تحقیقات نامحسوس ادامه یافت و مشخص شد خودروی مذکور به صورت قولنامهای به فردی فروخته شده است که نشانی دقیقی ندارد.
این یافتههای پلیسی نشان داد که کارآگاهان قدم در مسیر درستی برای شناسایی سارق مکار گذاشتهاند. چند روز بعد بالاخره هویت واقعی مالک پژو لو رفت و کارآگاهان در حالی به سوی نشانی راننده خودرو حرکت کردند که گره کور دیگری دراین پرونده حساس ایجاد شد چرا که بررسیها مشخص کرد «علی جاویدنیا» (متهم تحت تعقیب) اگر چه منزل مجردی اجارهای دارد و به تنهایی زندگی میکند اما به خاطر اعتیادش جا و مکان ثابتی ندارد و در پاتوقهای سیاه روزگارش را میگذراند. در عین حال پلیس به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد ارثیهای ارزشمند به دزد مکار رسیده است و او با این پولها به شیکپوشی و سرقت با خودروهای گوناگون ادامه میدهد.
طولی نکشید که با ورود کارشناسان اداره اطلاعات جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به ماجرای دستبردهای مکارترین دزد ایران، گره این پرونده گشوده شد و پس از بررسی چندین پاتوق سیاه در منطقه شمال شهر مشهد، بالاخره آخرین مکان احتمالی حضور این دزد حرفهای در بولوار رسالت (دروی) شناسایی شد. دقایقی بعد گروه عملیاتی کارآگاهان پایگاه پلیس آگاهی شمال مشهد با دستور قاطع قاضی حسینی وارد مخفیگاه شدند و متهم 50 ساله را در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند. با انتقال این دزد حیلهگر به مقر انتظامی، مشخص شد که نه تنها 25 سال از عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده است بلکه به خاطر محکومیت غیابی از سوی دادگاه نیشابور به جرم سرقت نیز تحت تعقیب قرار دارد. این گونه بود که به خاطر حساسیت و اهمیت ماجرای سرقتهای سریالی از مادربزرگها، تحقیقات در این پرونده با نظارت مستقیم مقام قضایی وارد مرحله تازهای شد. در این شرایط طولی نکشید که شاکیان در جریان دستگیری مکارترین دزد ایران قرار گرفتند و به سختی خود را به پلیس آگاهی شمال مشهد رساندند. این دزد پررو چشم در چشم زنان کهنسال میدوخت و به صراحت شگردهای مکارانه خود را برای دستبرد به طلاهای آنان میپذیرفت و حتی از یکی از شاکیان گلایه میکرد که چرا ابتدا انگشتر بدل را برای سرقت به او داده است!
قاضی سیدمهدی حسینی که اکنون با لبخندهای شاکیان آرامش خاصی در وجودش موج میزد، خود به طور مستقیم سوالات تخصصی از متهم مذکور را در حالی آغاز کرد که او در میان مخمصههای داستانسرایی خود دست و پا میزد! مکارترین دزد ایران وقتی با نگاه به چهره قاضی فهمید که قصههایش باورکردنی نیست، ناگهان در بین رگبار سوالات انحرافی و گاهی مستقیم مقام قضایی فریاد زد حقیقت را میگویم. سرقتهای زیادی با شگردهای جدید انجام دادهام البته برخی از دزدانی که من آنها را می شناسم هنوز از همان شیوه نخنمای انداختن انگشتر و النگوی پیرزنان به داخل پلاستیک سوراخ استفاده میکنند که طلاهای زنان به خاطر پاره بودن پلاستیک به کف خودرو میافتند اما من شیوه بهتری با عنوان خیردست و دلباز به کار بردهام.
این دزد پررو که حالا شگردهای مکارانه خود را با آب و تاب وصفناپذیری بازگو میکرد، درباره ماجراهای سرقت و شیوه دستبرد به طلاهای مادربزرگها گفت: در نقاط مختلف و خیابانهای شهر میگشتم تا طعمهای برای سرقت پیدا کنم چرا که زنان جوان فریب مرا نمیخورند و من به دو دلیل از پیرزنها سرقت میکردم. اول این که آنها خیلی زود طمع میورزیدند و خام چربزبانیهایم میشدند و دوم این که نمیتوانستند شماره پلاک خودرو را یادداشت کنند یا هنگام فرار به دنبالم بیایند!
وی در ادامه با بیان این که از زنان زیادی در شهر سرقت کرده است، به تشریح شگردهای جدید خود پرداخت و در حضور بازپرس شعبه 453 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: وقتی پیرزنی را که حداقل یک انگشتر طلا داشت شناسایی میکردم، از خودرو پیاده میشدم و با طراحی یک نقشه حسابی طوری وانمود میکردم که در آن سوی خط تلفن با مادرم گفتوگو میکنم و به گونهای در کنار طعمهام قرار میگرفتم که او همه حرفهای مرا ناخودآگاه بشنود. در همین مکالمه کوتاه اظهار میکردم که قصد عزیمت هوایی به کربلا را دارم و سپس با این بهانه که پرواز دیر میشود و من باید نذر تو را ادا کنم، با ترفندی خاص وانمود میکردم که مادرم کیسههای برنج و قوطیهای روغن را قرار است خیرات کند و با این نقشه طوری که احساس میکردم حواس پیرزن به من است، به مادرم میگفتم آنها را بیرون بگذار، من الان خودم در همین منطقه چند فرد نیازمند پیدا میکنم تا آنها را خیرات کنم! بعد با ادب و چربزبانی بسیار، حیلهگرانه به طعمه خودم که حالا آماده شنیدن حرفهایم بود، میگفتم مسجد کجاست؟! میخواهم زن نیازمندی را پیدا کنم. با این بیان آن پیرزن هم دچار طمع میشد و خودش را به عنوان نیازمند معرفی میکرد. من هم او را در کوچهای خلوت به در منزلی میبردم و سپس ادعا میکردم خواهرم بعد از سالها صاحب فرزند شده است و مادرم نذر کرده چند انگشتر طلا را هم به نیازمندان بدهد! با این ترفند از طعمه خودم میخواستم تا انگشترش را از انگشت بیرون بیاورد که من شماره آن را نگاه کنم و اگر مناسب او بود هم انگشترهای مادرم را به او بدهم! وقتی آن زن انگشترش را به من میداد در یک لحظه فرار میکردم و سوار بر خودرو از آن محله میگریختم.
این سارق سابقهدار در ادامه شگردهایش گفت: در برخی از موارد نیز به صورت تلفنی وانمود میکردم که مادرم فوت کرده و من قرار است طبق خواسته او مقداری از طلاهایش را به نیازمندان بدهم! در همین حال طعمه را زیرچشمی زیر نظر میگرفتم و از او میخواستم تا انگشتر خودرا به من بدهد که ببینم آیا طلای خیراتی اندازه انگشت اوست یا نه! وقتی در این شرایط که انگشتر طلا را میگرفتم، چشمم به النگو یا گوشوارههای او می افتاد، ترفند حیلهگرانه دیگری را به کار میبردم و از او می خواستم تا گوشوارههایش را از گوشش بیرون بیاورد و درون کیف بگذارد چرا که اگر اطرافیان یا خواهر و برادرانم بفهمند که تو طلا داری، دیگر احتمالا طلاهای خیراتی را به تو ندهند! او هم النگو یا گوشوارهها را بیرون میآورد که من در یک لحظه آنها را چنگ میزدم و فرار میکردم.
وی ادامه داد: خلاصه با شگردهایی از این قبیل سرقتهای سریالی زیادی انجام دادهام که تاکنون نیز تعدادی از شاکیان مرا شناسایی کردند و من هم سرقتها را پذیرفتم.
با توجه به اعترافات صریح مکارترین دزد ایران که هنوز بسیاری از شگردهای خود را لو نداده است، قاضی باتجربه این پرونده سرقت دستور داد تصویر بدون پوشش متهم «علی جاویدنیا» منتشر شود تا افراد دیگری که طعمه چربزبانی و حیلهگریهای این دزد حرفهای و سابقهدار شدهاند، برای شناسایی وی به پایگاه شمال پلیس آگاهی واقع در ابتدای خیابان رسالت 56 مراجعه کنند.
بازار





-
چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۹:۵۸
-
۱۷ بازديد
-

-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/831062/