بزرگنمايي:

پیام خراسان - ​
خراسان نوشت: پنجم دی‌ماه 1399 زن 18 ساله‌ای که در روستای ساغروان زندگی می‌کرد، به طور ناگهانی ناپدید شد و بدین ترتیب پدر این زن جوان ماجرای گم شدن ناگهانی دخترش را به پلیس گزارش داد.
طولی نکشید که تحقیقات در این باره آغاز شد و پرونده مذکور در پلیس آگاهی مشهد مورد رسیدگی قرار گرفت. در همین حال دامنه ردزنی‌های اطلاعاتی که با دستورهای ویژه قضایی همراه بود، به گوشی تلفن آتنا دامن‌پاک (زن گم‎شده) رسید و مشخص شد از گوشی تلفن وی استفاده می‌شود.
بنابراین گروهی از افسران اداره جنایی با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین پلیسی موفق شدند مردی معتاد و کارتن‌خواب را دستگیر کنند که گوشی در دست وی بود. اما این مرد که از شدت خماری نمی‌توانست پلک‌هایش را بالا نگه دارد، در بازجویی‌ها مدعی شد گوشی تلفن را در بیابان‌های اطراف روستای ساغروان در مسیر جاده مشهد – چناران پیدا کرده است.
وقتی درستی اظهارات این مرد معتاد به اثبات رسید، وی با دستور قاضی وقت ویژه قتل عمد آزاد شد و مسیر تحقیقات در حالی به سوی شوهر 23 ساله زن جوان کشید که هیچ سند و مدرکی مبنی بر وقوع جنایت به دست نیامد و او نیز ادعا کرد همسرش به طور ناگهانی گم شده است، در حالی که هیچ‌گونه اختلافی با یکدیگر نداشته‌اند.
اگرچه هنوز ظن کارآگاهان و مقام قضایی برطرف نشده بود و احتمال وقوع جنایت در این ماجرا وجود داشت، «کاظم-ن» نیز به دلیل نبود دلایل مستند قضایی آزاد شد تا تحقیقات موشکافانه‌ای برای یافتن اثری از آتنا صورت گیرد چراکه فرضیه‌های پلیسی گوناگونی در این باره وجود داشت و هر کدام از این فرضیه‌ها باید به طور مجزا مورد رصدهای اطلاعاتی قرار می‌گرفت.
در حالی که چند سال از این ماجرا گذشته بود، مدتی قبل کارآگاهان در پیگیری پرونده افراد گم‎شده با رنگ و بوی جنایت، به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد «کاظم-ن» (شوهر زن گم‎شده) دوباره ازدواج کرده و فرزندی هم دارد.
آنها وقتی موضوع را به صورت محرمانه برای قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازگو کردند، بلافاصله قاضی دکتر صادق صفری بر اساس تجربیات قضایی خود دستورهای تخصصی را صادر کرد و بر احتمال وقوع جنایت مهر تایید زد چراکه ازدواج کاظم (مظنون به قتل) در شرایطی که اطلاعی از همسر گم‎شده‌اش نداشت، بسیار مشکوک بود.
در همین حال قاضی باتجربه شعبه 255 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از کارآگاهان خواست به طور نامحسوس مظنون این ماجرا را که اکنون 27 ساله بود، زیر نظر بگیرند و با دقت رفتارهای او را بررسی کنند.
خیلی زود اقدامات اطلاعاتی زیر نظر مستقیم سرهنگ ولی نجفی رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی مشهد آغاز شد و کارآگاهان پرونده را بازخوانی کردند و با راهنمایی‌های قاضی دکتر صادق صفری به موشکافی اظهارات و تماس‌های تلفنی وی در زمان نزدیک به گم‎ شدن زن جوان پرداختند.
طولی نکشید که درخواست بیل از همسایه توسط کاظم در تاریخ 99.10.05 (روز گم‎ شدن زن جوان) به نکته‌ای قابل اهمیت تبدیل شد چراکه احتمال می‌رفت او بیل را برای دفن احتمالی جسد همسرش تقاضا کرده باشد. بنابراین کارآگاهان با دستور قاضی ویژه قتل عمد بی‌درنگ به سراغ «کاظم» رفتند و او را برای انجام بازجویی به پلیس آگاهی هدایت کردند.
دقایقی بعد این جوان 27 ساله در اتاق بازجویی و رودرروی کارآگاهان نشست، اما همچنان مدعی بود اطلاعی از آتنا ندارد و نمی‌داند او چگونه گم شده است. اما وقتی ماجرای درخواست بیل از همسایه را شنید ناگهان دچار شوک شد و در حالی که سعی می‌کرد خونسردی خود را حفظ کند، به تناقض‌گویی پرداخت و هر بار برای درخواست بیل از همسایه بهانه‌ای تراشید.
حالا دیگر تردیدی برای کارآگاهان وجود نداشت که در پس این چهره مظلوم راز جنایتی وحشتناک نهفته است. این بود که متهم با دستور سرهنگ محمدرضا فدائیان رئیس پلیس آگاهی مشهد و پس از انجام یک‎سری تحقیقات میدانی و روان‎شناختی به دادسرا منتقل شد و مقابل میز عدالت ایستاد.
او که دیگر در برابر سوالات تخصصی و فنی قاضی صفری هیچ راه گریزی نداشت و ماجرای ازدواج مجدد خود را توجیه می‌کرد، در یک لحظه چشم به قاضی دوخت و راز جنایت کلنگی در سکانس وحشت را فاش کرد.
او گفت: با همسرم دچار اختلاف شده بودیم و به همین دلیل خیلی عصبانی بودم. روز حادثه او را به داخل انباری منزلمان در روستای ساغروان کشاندم و ابتدا ضربه‌ای افقی با کلنگ به سرش زدم و سپس با نوک تیز کلنگ ضربه دیگری به جمجمه‌اش فرود آوردم. سپس با همان بیل و کلنگ گوشه‌ای از انبار را حفر کردم و جسد همسرم را درون آن انداختم و خاک‌ها را رویش ریختم. بعد هم برای آنکه شناسایی نشود، گوشی تلفن او را در بیابان‌های اطراف روستا انداختم.
در پی اعترافات صریح این متهم جوان، بلافاصله گروهی از افسران کارآزموده دایره قتل عمد در کنار مقام قضایی قرار گرفتند و در حالی روز گذشته عازم روستای ساغروان شدند که بنا به دستور قاضی ویژه قتل عمد، امدادگران پرتلاش آتش‌نشانی نیز به طرف روستای مذکور حرکت کردند.
ساعتی بعد آتش‌نشانان بی‌ادعا چند مکان دفن احتمالی جسد را بررسی کردند و در نهایت با همکاری متهم به قتل موفق شدند محل دقیق دفن جسد را بیابند. بعد از حفر گوشه‌ای از انبار، بقایای جسد و جمجمه‌ای که سوراخی در آن وجود داشت، از دل خاک بیرون کشیده شد و بدین ترتیب معاینات پزشکی نیز در محل کشف جسد ادامه یافت تا اینکه مشخص شد سوراخ روی جمجمه بر اثر ضربه نوک‌تیز کلنگ ایجاد شده است.
بعد از موشکافی‌های دقیق قضایی و پلیسی در محل کشف جسد، «کاظم-ن» (متهم به قتل) با دستور مقام قضایی به پلیس آگاهی منتقل شد تا بررسی‌های بیشتری برای کشف ابعاد دیگر این جنایت هولناک صورت گیرد.