وقتی قسمت آخر «پایتخت» دلها را راهی مشهد کرد
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - آخرین قسمت فصل هفتم سریال پرطرفدار «پایتخت» به شکلی غیرمنتظره رنگوبوی زیارتی گرفت. در این قسمت، خانواده معمولی راهی مشهد شدند و در سکانسهایی احساسی در حرم امام رضا (ع) حضور یافتند. در اوج این لحظات، نقی معمولی، شخصیت اصلی قصه روبهروی ضریح ایستاد و با چشمانی اشکبار شروع به درد دل با امام رضا (ع) کرد.
همین گفتگوی صمیمانه و بغضآلود نقی با امام مهربانی، چنان به دل بینندگان نشست که تنها دقایقی پس از پخش، فضای مجازی از واکنشهای احساسی پُر شد. کاربران بیشماری از حالوهوای معنوی ایجادشده نوشتند و ویدئو این سکانس به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال شد. جالبتر آنکه طبق آمارهای رسمی گوگلترندز، جستوجوی عبارت «بلیط مشهد» همزمان با پخش این صحنهها رکورد بیسابقهای ثبت کرد. به عبارت دیگر، یک سکانس تلویزیونی توانست قلبهای مردم را هوایی مشهد کند و عزم سفر به زیارت را در دل بسیاری زنده کند. پیشینهای از پایتخت و تاثیر آن بر جامعه
سریال «پایتخت» که پخش آن از نوروز 1390 آغاز شد، طی هفت فصل توانسته جای خود را به عنوان یکی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی ایران تثبیت کند. قصه خانواده معمولی از شهرستان علیآبادِ مازندران و ماجراهای طنزآمیزشان در شهرهای مختلف، سالهاست که مخاطبان را پای تلویزیون میخکوب کرده است. پایتخت به لطف شخصیتها و داستانهای شیرینش، بارها به آینهای از زندگی واقعی مردم بدل شده است؛ از شوخیهای ساده خانوادگی گرفته تا نقدهای اجتماعی. دیالوگها و تکیهکلامهای این سریال مثل شوخیهای ارسطو و نقی وارد گفتار روزمره شده و هر فصل آن در زمان پخش، به بحث داغ محافل تبدیل شده است.
البته فصل هفتم پایتخت بیحاشیه هم نبود. در ابتدا قرار بود این فصل 26 قسمت داشته باشد اما به دلیل پارهای مشکلات پشتصحنه، چهار قسمت پایانی آن حذف و تعداد قسمتها به 22 کاهش یافت. این تغییر ناگهانی موجب سردرگمی و حتی نگرانی طرفداران شد که مبادا قصه ناتمام بماند. با این وجود، عوامل سازنده تلاش کردند پایانبندی شایستهای رقم بزنند؛ پایانی که حالا همه از تاثیرگذاری عمیق آن سخن میگویند.
اشکها و احساسات در سکانس پایانی حرم رضوی
سکانسهای پایانی پایتخت 7 در فضایی معنوی رقم خورد. در داستان، نقی معمولی و همسرش هما به دنبال اتفاقات و سوءتفاهمهایی که بین اعضای خانواده رخ داد، دلشکسته و ناراحت به حرم امام رضا (ع) پناه میبرند. نقی با دلی پردرد رو به گنبد و بارگاه امام مهربانی ایستاده و با زبان ساده خودش نجوا میکند: «نمیدونم از کجا شروع کنم؛ گلایههارو بگم، آرزوهارو بگم... تو خودت همهچیزو میدونی دیگه؛ فدات بشم امام رضا». این جملات خودمانی، که از ته دل برمیآمد، انگار حرف دل میلیونها نفر بود. بسیاری از بینندگان در همان لحظه با نقی همراه شدند و اشک ریختند. کمی بعد، سایر اعضای خانواده (ارسطو، بهتاش، رحمت و بقیه) نیز پشیمان و دلآزرده خود را به حرم میرسانند و در سایه لطف امام رضا کدورتها را کنار میگذارند و یکدیگر را میبخشند. بدین ترتیب، پایتخت که بیشتر به خاطر لحظات کمدیاش شناخته میشود، این بار در فضایی معنوی نشان داد که هنوز جای مفاهیم عمیق احساسی و معنوی در تلویزیون خالی نیست.
این صحنهی احساسی نه تنها نقطه اوج داستان فصل هفتم بود، بلکه به سرعت به یک رویداد فرهنگی و اجتماعی تبدیل شد. از تاثیر آن همین بس که گفته شده این لحظه پربینندهترین صحنه کل تلویزیون در شب پخش خود بوده است. در واقع تلویزیون از قاب شیشهای خود بیرون آمد و مستقیم در قلب مردم نشست؛ جایی میان اشک و لبخند، که فقط عشق امام رضا(ع) میتواند به آنجا برسد.
انعکاس گسترده در فضای مجازی
به موازات پخش این قسمت، انعکاس ماجرا در فضای مجازی طوفان به پا کرد. شبکههای اجتماعی نظیر توییتر، اینستاگرام و تلگرام مملو از پیامها و پستهای کاربران شد که هر کدام از زاویهای احساس خود را بیان میکردند. در ادامه، نمونهای از واکنشهای کاربران در شبکههای اجتماعی آمده است:
یک کاربر توییتر با لحنی طنز نوشت: «مشهد رو بکنید پایتخت و امام رضا رو بکنید پادشاه. بعد هر کی بره پایتخت میگه آمدهام ای شاه پناهم بده!»؛ اشارهای شوخطبعانه به حالوهوای زیارتی ایجادشده که دست به دست شد.
در اینستاگرام، یک مخاطب زیر ویدئوی سکانس حرم کامنت گذاشت: «دیدن گریههای نقی روبهروی گنبد امام رضا، حتی آدم بیاحساس رو هم منقلب میکنه... ایشالا قسمت همه». انبوهی از نظرات مشابه، پُستهای مربوط به این صحنه را همراهی میکرد که در آنها کاربران از دلتنگیشان برای زیارت میگفتند و از تاثیر عمیق این صحنه بر روحشان حرف میزدند.
یکی از کانالهای پربازدید تلگرام نیز کلیپ لحظات پایانی پایتخت را با کپشن معناداری بازنشر کرد: «صحنه پایانی پایتخت امشب، چقدر دلها رو هوایی حرم کرد!». این عبارت به سرعت تبدیل به نقل محافل تلگرامی شد و بسیاری آن را برای یکدیگر ارسال کردند.
حتی برخی چهرههای رسمی نیز واکنش نشان دادند. محسن هوشمند، رئیس مرکز ارتباطات آستان قدس رضوی در توییتی، ضبط سکانسهای «پایتخت» در حرم امام رضا را اتفاقی بیسابقه دانست که با نگاه ویژه تولیت آستان ممکن شده است. او به نوعی با این پیام، رضایت و خوشحالی آستان قدس را از بازتاب عشق به امام رضا در یک سریال مردمی اعلام کرد.
در مجموع، آن شب فضای مجازی پر از مضامین امامرضایی بود؛ از نقل قول جملات نقی معمولی گرفته تا عکسهایی از حرم با جملهٔ «آمدم ای شاه، پناهم بده» که کاربران به عنوان استوری و پست به اشتراک میگذاشتند. کمتر پیش میآید که یک محتوای تلویزیونی تا این اندازه سریع و گسترده در شبکههای اجتماعی ایران بازتاب پیدا کند و موجی عمدتاً مثبت و احساسی ایجاد نماید.
رکوردزنی در گوگلترندز: تب سفر به مشهد
همانگونه که اشاره شد، تاثیر این سکانس احساسی تنها به اشک ریختن یا پست و توییت نوشتن ختم نشد، بلکه بسیاری را عملاً به جستوجو و برنامهریزی سفر واداشت. گوگل ترندز به خوبی این واقعیت را نشان میدهد. نمودار Google Trends در بازه 24 ساعت گذشته، افزایش ناگهانی علاقه کاربران به جستجوی عبارت «بلیط مشهد» را نشان میدهد؛ جهش بزرگی که درست همزمان با پخش قسمت آخر پایتخت (شب 27 فروردین) رخ داده است. طبق این آمار، حدود ساعت 10:40 شب، در خلال پخش سکانسهای حرم، میزان جستوجوی کلمه «بلیط مشهد» به اوج خود در ماههای اخیر رسید. این تنها محدود به همین عبارت نبود؛ جستجوهای دیگری نظیر «حرم امام رضا» و «نقی در حرم امام رضا» نیز در همان ساعات افزایش چشمگیری پیدا کرد.
به بیان دیگر، سیلی از مردم پس از دیدن آن صحنه تحت تاثیر قرار گرفته و در اینترنت به دنبال راهی برای رفتن به مشهد گشتند. روزنامه شهرآرا گزارش داد که بسیاری از کاربران عنوان کردهاند بعد از تماشای قسمت آخر، انگیزه بیشتری برای سفر زیارتی پیدا کردهاند؛ این موج جستوجو آنقدر قابل توجه بود که برخی رسانهها از «رکوردشکنی تقاضا برای بلیت مشهد» در شب پخش پایتخت سخن گفتند.
بدیهی است که همه این جستوجوها لزوماً به خیل مسافران فوری تبدیل نشد، اما همین که یک سریال توانسته عطش زیارت را در دل این تعداد از مردم زنده کند، خود نشاندهنده نفوذ فرهنگی بالای آن است. کارشناسان رسانه میگویند تاثیرات فرهنگی برنامههای پرمخاطب میتواند بسیار قوی باشد و سریال «پایتخت» نمونهای از قدرت تشویق مردم به سمت ارزشهای معنوی و سنتهای اجتماعی است. چه بسا در روزهای پس از پخش سریال، بسیاری از خانوادهها تصمیم خود را برای سفر به مشهد قطعی کرده باشند یا حداقل این نیت خیر را در دل بپرورانند.
نگاه فرهنگی، اجتماعی و احساسی به این ماجرا
از منظر احساسی و عاطفی، آنچه در قسمت پایانی پایتخت رخ داد یادآور اشتراکات عمیق قلبی میان مردم ایران است. عشق به امام رضا (ع) یک احساس مشترک و دیرین در فرهنگ ماست که گاه ممکن است در هیاهوی زندگی روزمره کمرنگ شود، اما هر جرقهای میتواند دوباره شعلورش کند. سکانس زیارت نقی معمولی نشان داد چگونه یک روایت صادقانه میتواند بغضهای فروخورده را بترکاند و دلتنگیهای نهفته را عیان کند. بسیاری از مخاطبان، خود را در قاب تلویزیون دیدند و با نقی همذاتپنداری کردند؛ چرا که او با همان زبان سادهای حرف زد که هر زائری در حرم امام رضا (ع) بر زبان میآورد. این همصدایی عاطفی بین کاراکتر داستان و مردم واقعی، لحظهای ناب را رقم زد که تا مدتها در یادها خواهد ماند.
از بعد اجتماعی، این اتفاق نمونهای از یک تجربه جمعی مثبت در فضای مجازی بود. در شرایطی که معمولاً اخبار منفی و جدلها ترند میشوند، دیدن یک موج گسترده از معنویت و احساس مشترک، اتفاقی مبارک بود. کاربران، صرفنظر از اختلاف سلیقهها، حول یک حس خوب متحد شدند؛ همه از امام رضا (ع) و از حس سبک شدن دلهایشان گفتند. به تعبیری دیگر، پایتخت 7 کاری کرد که برای ساعاتی حال و هوای فضای مجازی امامرضایی شود و یاد امام مهربانی مرهمی باشد بر خستگیها و دلتنگیهای جمعی. این نشان میدهد رسانه ملی اگر هوشمندانه عمل کند، میتواند به جای دوقطبیسازیهای مضر، لحظاتی از وحدت و همدلی را در جامعه رقم بزند.
از منظر فرهنگی نیز، تلفیق طنز و معنویت در «پایتخت» قابل توجه است. این سریال سالها با نمایش سنتها، گویشها و آیینهای مختلف ایرانی (از شمال کشور تا پایتخت و حالا مشهد) نقش یک آیینه فرهنگی را ایفا کرده است. در قسمت آخر فصل هفتم، نمایش زیارت حرم رضوی در دل یک سریال طنز خانوادگی، از ظرفیت بالای فرهنگ دینی در آثار عامهپسند حکایت دارد. سازندگان «پایتخت» با هنرمندی نشان دادند که میتوان مردم را شاد کرد و در کنار آن ارزشهای اعتقادی را نیز پاس داشت. حضور کاراکترها در بارگاه امام هشتم، آن هم به شکل طبیعی و بدور از شعارزدگی، موجب شد که معنویت به شکل شیرینی وارد خانههای مردم شود. این برای مخاطب یادآور این حقیقت بود که در پس همه شوخیها و روزمرّگیها، عشق به ائمه اطهار همچنان زنده و جریانساز است.
قسمت پایانی «پایتخت 7» بهیادماندنیترین پایانبندی این مجموعه طی سالهای پخشش لقب گرفت؛ پایانی که اشک شوق و شور زیارت را برای میلیونها بیننده به ارمغان آورد. این رخداد نشان داد یک سریال تلویزیونی در ظاهر ساده و طنز چگونه میتواند بازتابدهنده احساسات عمیق مردم باشد. شاید بتوان گفت «پایتخت» در این فصل خود به نوعی زیارت دستهجمعی ایرانیان را رقم زد؛ زیارتی از پشت صفحه تلویزیون اما با دلهای حاضر در حرم.
* فعال رسانهای
انتهای پیام/
کد خبر: 1264738 برچسبها استانی ایسکانیوز آستان توییتر ایران تلگرام اینستاگرام اینترنت
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/852874/