بزرگنمايي:
پیام خراسان -
به گزارش «تابناک» به نقل از آگاهی نو، مجله آگاهی نو در شماره اخیر خود در گزارشی درباره سقوط دولت بشار اسد، متن مذاکره حسن روحانی و ولادیمیر پوتین، رؤسایجمهور ایران و روسیه درباره سوریه در سال 1392 را برای اولین بار منتشر کرده است.
در بخشی از این گزارش مفصل آمده است:
در 22 شهریورماه 1392 حسن روحانی که تازه رئیسجمهور ایران شده بود به بیشک پایتخت جمهوری قرقیزستان رفته بود تا در اجلاسیه سازمان همکاریهای شانگهای (محور شرق جدید با دو کانون روس و چین) شرکت کند.
در این روز حسن روحانی برای اولین بار در مقام رئیسجمهوری ایران با رئیسجمهوری روسیه ولادیمیر پوتین دیدار کرد. دیدار با چهل دقیقه تأخیر آغاز شد که رسم پوتین برای معطل نگهداشتن رهبران جهان بود. روحانی اما از رسم پوتین آ گاه بود و او نیز به محل ملاقات نرفت تا منتظر پوتین نماند و در محل اقامت خود نشسته و سپرده بود به محض آمادگی رئیسجمهور روسیه به او اطلاع دهند تا همزمان به اتاق مذاکره برسند. پوتین البته بعد از ملاقات طولانی با روحانی (که یک ساعت و بیست دقیقه طول کشید) سعی کرد تأخیر خود را جبران کند و برای بدرقه روحانی تا پای ماشین رئیسجمهوری ایران بیاید.
بیست دقیقه اول این دیدار عمومی و با حضور دیگر مقامات دو کشور بود و یک ساعت بعد از آن خصوصی و دو نفره. در پایان جلسه دو رئیسجمهور پس از بحثهای هستهای، درباره سوریه حرف زدند.
روحانی از پوتین پرسید:
- در سوریه چه کار می خواهی بکنی؟
پوتین در جواب با لحنی مردد گفت:
- فکر می کنی می شود اسد را نگه داشت؟
روحانی پاسخ داد:
- بله میشود؛ اما با اصلاحات.
پوتین: چگونه؟
روحانی: سوریه کشوری طایفه ای است. شکاف اصلی میان علوی ها و سنی هاست و کردها در برابر حکومت های تندور؛ سنی و نهضت های رادیکال سلفی و به طور مشخص اخوان المسلمین سوریه (برخلاف اخوان المسلمین مصر) افراطی هستند، به علوی ها پناه می آورند که سکولارند. علوی ها بر ارتش هم تسلط دارند و با مسیحی ها با ملایمت برخورد می کنند. حزب بعث سوریه هم سکولار است. به آزادی های اجتماعی مردم کاری ندارد. در این وضعیت فقط اسد است که می تواند وحدت سوریه راحفظ کندو هیچ جایگزینی هم ندارد. ما هم خیلی تلاش کردیم جایگزینی پیدا کنیم اما نه ما که حتی فرانسوی ها و انگلیسی ها و حتی شما روس ها هم جایگزینی ندارید.
پوتین اما بر سخنش اصرار کرد:
- بعید است اسد بماند.
روحانی هم حرفش را تکرار کرد:
- جایگزین کیست؟ ارتش جز از اسد فرمان نمی برد.
در اینجا رئیسجمهور روسیه حرف مهمتری زد:
- اگر اسد را بزنند چه؟
روحانی: سوریه بهم می ریزد و باید از او محافظت شود.
پوتین: من برای تأمین اسلحه اسد هیچ مشکلی ندارم.
روحانی: کمک تسلیحاتی کافی نیست، باید کمک سیاسی کرد.
در نهایت رؤسایجمهور دو کشور به پیشنهاد پوتین توافق کردند نمایندگانی ویژه در امور سوریه تعیین کنند که به برنامهریزی درباره آینده اسد بپردازند.
پوتین اما روحانی را رها نکرد. دست او را گرفت و تا پای ماشین رئیسجمهور ایران آمد. او روحانی را از زمانی میشناخت که هر دو دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورهایشان بودند. به هنگام سوار شدن روحانی در ماشین، پوتین در گوش رئیسجمهور ایران گفت:
- من یک کشتی در ساحل مدیترانه و یک هواپیما در پایگاه هایمان آماده کرده ام تا در شرایط اضطراری بشار اسد بتواند به مسکو بیاید. این حرف پوتین، روحانی را تکان داد؛ یعنی پوتین آنقدر از سقوط اسدنگران بودکه به فکراسباب فرار او بود؟! اما این فکر را به روی پوتین نیاورد؛ چون نمیدانست تردید و ترفند پوتین از سر نگرانی برای اسد است یا طرحی است برای عبور از اسد؟!
فقط پای ماشین در گوش پوتین یک توصیه به او کرد:
- تمهید خوبی است. اما فقط خود اسد نفهمد. چون نباید فکر کند مفری برای او وجود دارد. باید بداند محکوم به مقاومت است.
پوتین اما سؤال مهمی کرد که نشان از شک عمیق او به حمایت از اسد داشت و خبر مذاکرات او با آمریکا بر سر سوریه میداد؛ از روحانی پرسید:
- چرا آمریکا این قدر از بشار اسد بدش می آید؟
روحانی جواب داد:
چون آمریکا می خواهد فردی که نوکرش باشد بر دمشق حکومت کند و اسد برای واشنگتن قابل اعتماد نیست.
حرفهای رئیسجمهور روسیه در تهران در عالیترین سطوح مورد بررسی راهبردی قرار گرفت. قویترین تحلیل و احتمال این بود که باید احتمال داد که آمریکا و روسیه بر سر سوریه توافق کردهاند که اسد برود و بر این اساس قرار شد که ایران به راهبردی بیاندیشد که در پرونده سوریه به تنهایی استراتژیک تن ندهد. رئیسجمهوری ایران معتقد بود باید برای حل بحران سوریه زمانبندی در نظر گرفت و به سقف دو سال برای صلح و اصلاح در سوریه فکر میکرد اما بحران سوریه بیش از یک دهه طول کشید.