پیرپسر؛ بازیِ مرگبارِ حقیقت و دروغ
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - فیلمنامه پیرپسر دوپاره است. تا قبل از مرگ زن ( لیلا حاتمی ) سرپاست. روابط دراماتیک بین افراد به درستی شکل میگیرد. بدمن قصه، پدر خانواده با بازی شگفتانگیز و فوقالعاده حسن پورشیرازی، به درستی به ما شناسانده میشود. شخصیت پردازی فرزندان هم درست است. در مقابل پدر که شر مطلق است؛ پسر خانواده، علی ( حامد بهداد ) قرار است نماینده خوبیها و شرافت باشد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
کما اینکه این را بارها از زبان کاراکتر زن هم میشنویم. کاراکترها و خود کارگردان تصورشان این است که علی برای زندگی در این دنیا زیادی خوب است. اما علی هم به وقتش پشت پنجره میایستد و دیدزنی میکند. تنها تفاوتش این است که نگاهش اروتیک نیست اما عاشقانه هم نیست. کارگردان و فیلمنامه نویس نتوانستند رابطه عاشقانه را به درستی بنا کنند. عشق جاری در پیرپسر تفاوتی با فیلمهای حامد عنقا ندارد.
دختر و پسر کنار هم غذا میکشند و درباره هنر حرف میزنند؛ کافه میروند؛ اتفاقا آنجا پسر از دختر فاصله هم میگیرد و این عشق فاجعه و ساخته نشده تا مرز نابودی میرود، و به یکباره بعد از یک بوسه دختر منفعتطلب قصه ما که حاضر است شرافتش و زنانگیاش را فدای پول کند( همانطور که قبلا خانوادهاش را ترک کرده ) متحول میشود. و در ادامه سزای این تحول مرگ است. اگر به لوندی خودش ادامه میداد احتمالا زنده میماند. این آغاز پرده سوم و فروپاشی فیلم است. لحن داستان به یکباره عوض میشود و ما دیگر با یک قصه انتقام مواجهیم. علی حدس میزند پدرش زن مورد علاقهاش را کشته. چون میداند که پدرش سابقه قتل دارد و سالها قبل مادر برادرش را به اتهام خیانت کشته و در حیاط خانه چال کرده! اینجاست که متوجه میشویم شخصیتی که تا الآن سمپاتش بودیم شریک جرم است و تمام این سالها شرافت و وجدانش را نادیده گرفته و جرم پدر را مخفی کرده. تنها کاری که کرده این بوده که در دلش از پدر بیزار شده! اینگونه است که پروتاگونیست قصه هم متلاشی میشود و عملا هیچ چیز از آن درام سرپای دو سوم اول باقی نمیماند.
در جهان براهنی همه شرند، گناهکارند، سیاهاند. همه یک اشتباهی کردند که باید بالاخره روزی تاوان پس بدهند و تاوان هم چیزی جز مرگ نیست. کاگردان به هیچکس رحم نمیکند، جانب هیچ کس را نمیگیرد. این حتی در دکوپاژ اشتباه کاگردان هم مشخص است. ما گفتوگوی افراد را نه از زاویه دید و نگاه خودشان بلکه از دید کارگردان میبینیم. اگر نماها توشات بود قابل توجیه بود ولی این زاویه دوربین در نمای تک شات هیچ توجیهی ندارد و کاملا اشتباه است.
در نهایت باید بگوییم نقطه قوت پیرپسر کارگردانی و به خصوص اجرای بازیگران است که بخش اعظمی از بار کاستیهای فیلمنامه را به دوش میکشند. حسن پورشیرازی شاهنقش دوران کاریاش را ایفا کرده و بینظیر است. از آن دست بازیهایی که تا سالها به خاطر میماند. لیلا حاتمی هم که بعد از مدتها به پرده بازگشته، بسیار قدرتمند ظاهر شده. مابقی بازیگران هم در حد و اندازه نقششان ظاهر شدهاند. بعد از مدتها یک بازی خوب و به اندازه از حامد بهداد دیدیم. بدیهی است که زمان فیلم بسیار طولانی است و با توجه به پایان، میتوان دو پرده اول را در نیم ساعت خلاصه کرد و به سرعت به سراغ قصه انتقام، که خط اصلی داستان است رفت. اینطور هم یکپارچگی فیلمنامه حفظ میشود و هم مخاطب از نشستن در سالن به ستوه نمیآید.
*خبرنگار
کد خبر: 1258328 برچسبها اخبار سینما جشنواره فجر
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/823516/